سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        **پاسبان**

        شعری از

        آرزو محمدی

        از دفتر نثر نامه نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲ ۱۲:۰۵ شماره ثبت ۲۳۳۰۳
          بازدید : ۴۹۰   |    نظرات : ۴۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آرزو محمدی

        خطاب آن "پاسبان"است،همان بی رنگ آنکه بی زر ، بی صدای است.غلام و آصف آن پخته در رنگ،چه میداند که این تزویر کدام است؟

        خلاف شرع چه میداند کجا بود؟نصحیت های پیر ما چه ها بود؟

        غلام و نوکر آن بی خدای است به حشمت در گروه خانقان است!

        نه ترشیده به زین اسب روید نه پرسیده خطای خلق گوید....!

        به پا خیزید که این پاسبان به جمع اندر رکوع ما به ایوان...

        سرابی بیش از این تشویش دارم غلام روی آن عالیجنابم،نه در گیر زمین و آسمانم نه برگریز خزان است سایبانم...

        خلاصه جامه ما را به می نیست...

        به پاکی در رکوع ما کسی نیست...

        حواست به این پاسبان است،یادر این فکری که نثرم به از آن است...

        **********************************

        سلام دوستان این نثر مال من نیست مال آقای"غفاری درویشه"حقیقتش کتاب نثرشو دزدیدم چراکه نثرشو هیچ وقت نشون شخص خاصی نمیداد الان هم تا پای نثر نیاد نمیفهمه به سرقت رفته...

        میخوام همه صدتا شو تو این سایت بزارم...هیچ اجازه ای ام ازش نمیگیرم چون دزدیدمش بره شکایت کنه...آخه حیفه کسی اینارو نخونه

        بد میگم دوستان...بشمرید این اولیش بود....

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6