يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر الهه معین زاده (نسیم شرق)
آخرین اشعار ناب الهه معین زاده (نسیم شرق)
|
می کوبد بر من
مُشتی سنگین
که انعکاسش
جولان می زند
در دره ی عمیق حافظه ام،
نهیبش می سوزاند
خطوط بی مرز نگاهم را،
من
همچنان
برایت
حسِ پنهانمان را حمل خواهم کرد
تا در آرزوی تو
کمال را به عمل آورد
و جسمم را
به پرستوهایی خواهم سپرد
که کوچ را
"اجبار "می دانند.
پ ن1:
کفش هایت که جفت می شود
دلهره ای نابرابر
تن پوشی می شود برای شب های عریانم
و غباری در مسیر رویایم می نشیند.
کاش می شد
به اشک هایی که برای بوسیدنم از هم سبقت می گیرند
فرمان ایست داد.
پ ن 2:
تقویم
وقتی نوشته می شد
روزهای ما را
بی تاریخ گذاشت
تا در آرزوی آمدنش
شاعرانه
بایستیم.
اشک نوشت:
دستم به آسمان نمی رسید،آفتابگردان را آرزو کردم.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.