سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      دلتنگی

      شعری از

      علی مبین(بغض دلتنگی)

      از دفتر بغض دلتنگی نوع شعر ترانه

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۲ ۲۲:۵۳ شماره ثبت ۲۱۹۶۳
        بازدید : ۷۶۸   |    نظرات : ۱۲۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علی مبین(بغض دلتنگی)

       

      دلم امشب گرفته بی وفا یارم

      دلم طوفانه بازم مثل یک دریا

      بگوای نازنین امشب کجایی تو

      منم در یاد تو ،هستم، بگو آیا!!

      دارم دیونه میشم از غم دوریت

      نمیدونم چرا بی اعتنایی تو

      مگه این تو نبودی که بهم گفتی

      دوسم داری ،چرا پس بی وفایی تو؟

      تا گفتم، دوستت دارم چرا رفتی!

      مگه اینو نمیخواستی ازم هر شب!

      چیشد دیونه میخواستی فقط  مارو

      بسوزونی تو غصه ،یا که توی تب!

      عجب دیونه بودم من! نفهمیدم

      داری بازیم میدی،عشقی تو قلبت نیست

      بهم گفتی هوامو داری اما من

      می بینم که صداقت توی حرفت نیست

      همش تقصیر اون چشمای مستت بود

      که من میسوزم هرشب توی دلتنگی

      بهت دل بستم و موندم به پای تو

      ندونستم که تو داری دل سنگی!

      حالا من موندم و چشمی که تو راهه

      دارم چک میکنم هر لحظه گوشی رو

      دریغ از یک پیام ساده یا زنگی..

      با این کارا میخوای ثابت کنی چی رو!

      مگه دیونه من بازیچه ات بودم؟

      مگه عاشق شدن هم بچه بازی هست

      داری میخندی الان!توی این جمله؟

      بخند اینجای شعرم صحنه سازی هست

      فقط خواستم یه خنده رو لبات باشه

      نخواستم آخر شعرم نخندی تو

      همش حرفای این دل بود باورکن

      برای من همیشه مثل قندی تو

      بخند اما کمی هم مهربونی کن

      تواین دنیا به جز خوبی نمیمونه

      نگو تقصیر من بوده که توسردی

      غرور تو کم از من نیست دیونه

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      ساسان نجفی(سراب)

      نیست جز عشق خالق هستی نام و نشان دلم
      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4