امشب بیا عاشقی با چشم تر آمده است
ققنوس دلی اززیر خاکستر آمده است
از شرم تو یادش رفته گل بیاورد ولی
امشب برای دیدنت با ساغرآمده است
آغوش مهربانی ات را باز کن به روی من
پروانه ی مست تو پر شور و شر آمده است
آسان به دست نیامده این عشق،باورنمیکنی!
بشکاف این سینه ی مرا و بنگر،آمده است؟!
گفته اند که انسان عاقل، عاشق نمی شود
عقلی نماند ، وقتی گل معطر آمده است
دیوانه ام نخوان،من فقط دیوانه ی تو ام
دیوانه ای که نه با پا، بلکه با سرآمده است
دو ضربدر دو ،که همیشه چهار نمی شود
می بینی که...عشقم از پس ِعقل برآمده است
دیروز تا گفتم دوستت دارم، رفتی ونیامدی!؟
دیرگفتم! یا جمله از این قشنگتر آمده است
من از ته دل گفتم که عاشقم،این قبول نیست
شعری که صبح سرزد،اکنون پشت در آمده است
باور اگر نمیکنی که عاشقت شده ا م....!؟
با این حساب کار این دل من در آمده است...
پ.ن
درخواست نقد دارم.اگه اشکال وزنی داره!! یا هرچی ... ممنون میشم استادان بفرمایند./.