پایان گرفته دورۀ وصل وقرارها

پایان گرفته دورۀ وصل وفراقها

کورند مثل اینکه تمام اجاق ها

اینجا حیا وعاطفه بر باد رفته است

بی غیرتیست پایۀ نیم طلاق ها

بوی خیانت است  گرفته فضای شهر

از پشت درب بستۀ کنج اتاقها

از لقمۀ حرام گهی نطفۀ حرام

گه سنگ بوده پاسخ این اشتیاق ها

مغرور می شوی که به جائی رسیده ای

آقا نمی شود پسری بعد آق ها

**************

دیگر نمانده رد ونشان از کلاغ ها

دیریست رفته اند از این کوچه باغ ها

اخبار نادرست به خورد تو داده اند

وقتی خبر رسان شده افلیج زاغ ها

آلوده گشته دامن شهر از فساد عشق

آبستنند یکسره کره  الاغ ها

شغل است هرزه گی وخیانت به شکل نو

پیشانیت پر است از این ننگ وداغ ها

دیگر سکوت می کنم وتا تهش بخوان

شاید گریست چشم تو دور از چراغها