سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 2 ارديبهشت 1404
  • تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
  • سالروز اعلام انقلاب فرهنگي، 1359 هـ ش
  • روز زمين پاك
24 شوال 1446
    Tuesday 22 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      سه شنبه ۲ ارديبهشت

      این بندرا بر پای من مبند

      شعری از

      محبوبه زیدی (ماه پوپک)

      از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۹ آذر ۱۳۹۲ ۰۲:۰۰ شماره ثبت ۲۱۴۶۵
        بازدید : ۸۵۹   |    نظرات : ۵۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محبوبه زیدی (ماه پوپک)

      با سلام واحترام به تک تک اعضای مهربان وشعر دوست شعر ناب..

      مدتی به دلایل خاص از جمله عمل جراحی ...و  هم چنین با تاسف درگذشت خواهر مهربانم نتوانستم در خدمت شما عزیزان باشم..امید که بر من ببخشایید..
      این شعر را تقدیم میکنم به روح آن مروحم عزیز و دوست داشتنی..
       
      این بند را بر پای من مبند..
      بر پای خود مبند..
      آسمان از خون من و تو
       نمیگذرد...
      ************
      از دور خنده ام 
      به گوشم میرسد...
      من مرده ام 
      این بی آبروی ژنده پوش
       به گوشم می رسد..
      **************
      در دست تهی من 
      در شعر شهید من
      در انسان بی معبد من
      تو بخوان
      برقص 
      بنویس و
      بعد بگریز...
      که سکه شوند
      در دستمان
      این خدایان باخته از روزگار..
      ****************
      باز بگو
      که این شهر 
      باران خورده است...
      بازبگو
      که باران از سر گرفته است
      بگو خدای ماهم 
      از دور 
      حادثه ی شعر مارا
      بر دار کرده است...
      ***************
      قصه نگو ای ماه
      زخم من و تو
      پوشیدنی نیست..
      ساعت بر کو چه های شهرم
      خاموش نشسته است
      تداوم این شب
      پرستار خوبی می طلبد
      بگو 
      دفتر شعرم را بیاورند...
       
      با سپاس وارادت به همه ی عزیزان وقدر دانی از زحمات بی دریغ جناب فکری گرامی..
       
      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      شاهزاده خانوم

      این جنگ تن به تن این خاک مرده رو وطن نمیکنه ااا همسنگر منی کاری که میکنی دشمن نمیکنه ااا من خسته ام ازت شکسته ام ازت ااا این حرف آخره ااا میگی دوسم داری این دوست دارمت از فُش بدتره
      سیده نسترن طالب زاده

      بر تپه های گرجستان تاریکی شب مینشیند ااا اراگویا خروشانست ااا دل من ااا اندوهگینست و رهااااا و غمم روشن ااا چرا که به تو نخواهم رسید ااا از پوشکین مقلب به سعدی جوان روسیهاااا
      ساسان نجفی(سراب)

      دنیای من همه عشق و عاشقی و میِ ناب اا مرا حال خوشی است زِ نیستی و سراب اا سراب
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

      لابلای متن قبلی یک حرف چون اضافه تایپ شد اصلاح می شود اا یعنی سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگاهی به حکمت چهل و شش گلستان سعدی اا بی هنران هنرمند را نتوانند که ببینند همچنان که سگان بازاری سگ صید را مشغله برآرند و پیش آمدن نیارند یعنی چون سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد اا کند هر آینه غیبت حسود کوته دست اا که در مقابله گنگش بود زبان مقال

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1