اینجا به سنگِ عشق ، بلورِ شما کم است
آماده ام به عشق و مرورِ شما کم است
گل ها به بار آمده و بلبلان به جوش
نیلوفرِ نسیمِ حضورِ شما کم است
اینجا نویدِ عاطفه هر دَم رِسَد به گوش
اما چه فایده وفورِ شما کم است
دستم نمی رسد که در آغوش گیرَمَت
در بسترِ خیال عبورِ شما کم است
غنچه دریده ست به تن پیرهَن چه سود
سجاده پهن و سجده ی نورِ شما کم است
قلبم تَرک تَرَک شده از داغِ هجرتان
باران بهانه است ، ظهورِ شما کم است..