پنجشنبه ۲۹ آذر
ملامت شعری از علی دهقان
از دفتر نگاه نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۲ ۱۹:۱۳ شماره ثبت ۱۹۹۸۴
بازدید : ۹۲۲ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب علی دهقان
|
چه دیروزو چه فردا و چه امروز
اسیرم در غمت هرروزو هرروز...
...
تو اون پرچین احساسی
که دیوارش میان دشت رویاهاست
تو تصویر ی از آن آبی ...
که در شعر خدا پیداست
تو از ابیات بارانی
پر از عطر بهارانی
بدور از غصه و نفرت
خیال انگیز و آرامی
صدای پای آن آبی
که بر دشت لبم جاریست
همان لبخند زیبایی
که بر خواب دلم آویخت
تو آن مهتاب زیبایی..
که در جام شبم تنهاست
تو اینجایی که من هستم
تو در یادی که نشکستم
ملامت کرده ام خود را
به صد بار و هزاران بار
که نامت را نگویم من
نپرسم حال و احوالت
ولی احوال ما اینست
دلم از غم چه پر خون است
ببین شعرم چه غمگین است
نفس بی تو چه سنگین است
بیا با من مدارا کن
گه و گاهی من و ما کن
سرای بی کسان اینجاست
بیا کس باش و شیدا کن
...
فراوان گشته ام حیران
ندیدم جز غمت ای جان
تو را در آسمان جستن
نصیب و قسمت من شد
و صد افسوس از این تقدیر
که هجرت قسمت من شد...
...
...
فروردین هشتاد و نه
http://s4.picofile.com/file/7968769244/U..._.wma.html
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.