سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        کاش اینگونه نبود....!

        شعری از

        فرید عباسی

        از دفتر ئه وین نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۲ ۲۳:۵۶ شماره ثبت ۱۹۸۲۱
          بازدید : ۸۰۶   |    نظرات : ۸۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فرید عباسی

        ........و من از سایه ی خود می ترسم  .

        پشت آن باور سبزی که فرو ریخت مرا ..!

        می زنم فریاد ها... .

        در سکوتی که از آواز خیال تو پراست می شکنم

        ونگاهم  که به آغوش دوتاری بسته بود. در فرو دست خیابان هیاهو گم شده است

        در سکوت یک نوار خام می ریزد خیال

        و گلویی که از آواز چمن خسته شده است

        و من از زوال رقص شاپرکهای نجیب که در آواز بیاتی گم شدند ...  

        از تمام لحظه ها یی که نسیم از عبور سایه ها می شکند می ترسم .

        واز آن روز سیاه که دل نازک تاری نزند ....

         لحن یک آواز  افسرده که از بام غزل افتاده است

        می دود در کوچه ی ماهور دلتنگ غروب . می نشیند شاپرک بر لب جوی .

        می وزد بر لابه لای دفترم آواز عود .

        کاش بر می گشت رود .  کاش اینگونه نبود  . هر که بر خیزد و شاعر می شود

        می نوازد.  می سراید . می نشیند لب رود . می سراید.  می نوازد چنگ و عود

        کاش اینگونه نبود

        کاش بر می گشت رود

        داستان زخمه ومضراب و تار

        داستان حافظ و شور و نگار

        ای دریغ امروز رپ ریپ می زند ...!

        تاجر است و پول در جیب می زند...!

        دوره ی گرد و سیاه و چنگ رفت

        سوز ساز و شیون آهنگ رفت

        می زند طبل و سراپا کوفتن بر سنج هار

        کوی برزن خالی از رنگ نوایی دلنشین

        تند و تند و تند هی رپ می زنند .

        حرفهای خالی از آواز و شور پر زدشنام و سراسر شعر کور

        تندو تند و تند  و تند. سرعت و رقص منور ها به رنگ اضطراب

        جای آرامش کجاست ؟

        آه این آواز ماست ....؟!

        کاش بر می گشت رود

        کاش اینگونه نبود....!

         

        تقدیم به تمام عزیزان اهالی موسیقی  و دوستداران موسیقی ایرانی

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3