يکشنبه ۲ دی
انسان لعنتی شعری از اسماعیل نیکنام
از دفتر ناخدا نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۲ ۱۸:۲۱ شماره ثبت ۱۷۶۴۵
بازدید : ۹۷۰ | نظرات : ۲۳
|
آخرین اشعار ناب اسماعیل نیکنام
|
دست از این انسان و انسانی که انسان ست بردار
دست از این انسان ،که انسان مانده ناچار
پریشان حال و ویران ذهن و بیمار
همیشه خسته و محتاج تیمار
گرفتار هزاران رنگ و نیرنگ
اسیر لحظه های بیخ و بن تنگ
و دلتنگ تمام لحظه های خوب بودن
و بد بودن تمام لحظه ها را در ربودن
توقع در تولد داشتن
تولد را همیشه خوار پنداشتن
و این پنداشتن را خوب دانستن
و دانستن که خوبی نیست دل بستن
و دل بستن به هر چه میشود فهمید
سپس مردن میان حیرت و تردید
"رهایم کن" همین جاهای عشق و عاشقی کشتن
و جاماندن میان ساز ناکوک حقیقت داشتن
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.