دوشنبه ۳ دی
نترس!.... ردشو از این آهم شعری از زهره طغیانی
از دفتر پنجره ایی رو به دل نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۲ ۰۰:۳۲ شماره ثبت ۱۷۵۷۸
بازدید : ۶۱۶ | نظرات : ۴۳
|
آخرین اشعار ناب زهره طغیانی
|
یه عمره پا به پات اومد ،
دل خوش باور و سادَم
نفهمیـــدم کدوم لحظه ؛
من از چشم تو افتادم !
کجای بازی تقدیـــــــر ،
غلط افتـــاد تاس من ؟
کجا از چشمت افتاد اون ،
نگاه آس و پاسِ من
تموم عمر و جونِ من ،
شده بازیچه ی دستات
غلط بود هر چی می گفتی
چه دیر فهمیدم از چشمات !
سکوتِ سردِ این خونه ،
نگاهِ مات و بی نورت
میگه حتی در و دیوار ،
نمی بینه شَر و شورِت
من و کابوس و این تردید
شده هر لحظه ، همراهم
نمیای....آره.... میدونم....
نترس!....ردشو از این آهم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.