شنبه ۳ آذر
چه شد که اینچنین گشته ایم شعری از بیژن آریایی(آریا)
از دفتر برگی از تاریخ نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۲ ۲۱:۲۴ شماره ثبت ۱۷۴۳۳
بازدید : ۶۱۸ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر بیژن آریایی(آریا)
آخرین اشعار ناب بیژن آریایی(آریا)
|
از کجا گویم ، بگویید دوستان
پس چه شدآبادملک و بوستان
روح استاد و حکیم و پیر توس
آنکه باشد درخور میلیارد بوس
اندرون گور خود لرزد ز ما
چون نگهبانی نبودیم سر به پا
او که عمرش را به راه این زبان
کرد ارزانی ما ، بس دید زیان
آن همه شان و شکوه و فر ما
که زبانزد بود بگویید پس شما
کو کجا رفته که گشتیم اینچنین
حال و روز مملکت را تو ببین
آنچنان گشته زبون در این جهان
نام میهن را بگویم پس بدان
تازیان بی صفت با رای شان
کشورم ویرانه کردند آن زمان
واژه نیرنگ، فریب، ناراستی
پس گرفت آن جایگاه راستی
کی دروغی سر زد از ایرانیان
یاد دادند بهر ما آن تازیان
کله صبح تا به شام گوییم به هم
پس دروغ،ناراستی را بیش و کم
جای پای راست هم سوگند نشست
گر نشد گوییم سخن با پا و دست
چون رویم در محکمه با پای خویش
پس نهیم دست بر سر قرانُ بیش
ضایع گردانیم حقوق شخصِ راست
از همین باشد نگونیم این سزاست
ای خدا کاری بکن در این سرا
راه حق گیریم نگوییم پس چرا؟
جایگاهم دوزخ است ای مهربان
ای خدا رحمی بکن بر مردمان
------------------------------------------------------------------
دوستان مهربان،نه به به و نه چه چه،فقط نقد.سپاس
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.