گریه های هر شبم پنهانی است
دل خراب از بی سر و سامانی است
در گمان مردم بی عاطفه
ذره ای عاشق شدن نادانی است
کی خبر دارند از احساس پاک
جنس احساساتشان شیطانی است
کینه ها و دشمنی در قلبشان
قیمت این کینه ها ارزانی است
آسمان روزشان تاریک و سرد
لحظه های زندگی ظلمانی است
کارشان خنجر زدن از پشت سر
عاشقی،مهر و وفا قربانی ست
در نگاه منتظر بر پنجره
عاشقی سرد و کمی طوفانی است
باز هم حال و هوا در قلب من
لحظه ای ابر و کمی بارانی است
مثل هر شب انتظار و انتظار
گریه هایم باز هم پنهانی است
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.