چهارشنبه ۵ دی
بانو شعری از اسمر شجاعان
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ ۲۳:۳۳ شماره ثبت ۱۶۴۲۹
بازدید : ۶۳۰ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب اسمر شجاعان
|
بانو
تورو عاشق نکردم من ، خودت خواستی که لیلا شی
منم مجنون تو بـــانو ، صــدام کردی که پیـدا شی
همین روزا میام پیشت ، تـو آغـوشت رهــا می شـم
شبیه مــرد رویـــاهــات ، از عشق تـو فنــا می شم
بیـــا بانـــو نگاهی کـن ، با اون چشـم اهــورایـی
همیـن بس دلبرم باشی ، که امشب تو چـه زیبــایی
نگـــاه تــو بــرای من مثــه اون مـوج دریــــایِ
همون دریا که طغیـــانش توی ســاحـل تماشــایِ
عجب آرامشی بـانــو ، چه طـوفــانی به پـــا کرده
که انگار تـــاب گیسـویت من و از من جــدا کرده
بمـون بـانــو تــو پیش من ، که قلبم بی تــو آشوبه
همیـن احساس دلشوره ، کنــارِ تـــو چقــد خـوبه
بگــو بـانـــو کـدوم کوچـه ، سر راهتـو می گیـره
کـه این مجنــون از عشـق تو سر کوچه زمین گیره
بــزار یـک نیمــه شـب تنها سرت رو شونه هام باشه
بــزار مهـتاب ایـن کوچــه ، رو مـوهای تو پیدا شه
نگـــاه تــو بــرای من مثــه اون مـوج دریــــایِ
همون دریا که طغیـــانش توی ســاحـل تماشــایِ
عجب آرامشی بـانــو ، چه طـوفــانی به پـــا کرده
که انگار تـــاب گیسـویت من و از من جــدا کرده
ترانه سرا : اسمر شجاعان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.