يکشنبه ۲ دی
آوار ویرانی شعری از ابراهیم سبحانی
از دفتر رقص شعله نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۲ ۱۶:۳۳ شماره ثبت ۱۶۲۰۲
بازدید : ۶۹۴ | نظرات : ۳۵
|
آخرین اشعار ناب ابراهیم سبحانی
|
آوار ویرانی
دلت دریا ست می دانم ،که مواج است وطوفانی
پراز غوغای حیرانی ، پراز آ وار ویرانی
پراز تکرار دلتنگی ،پراز احساس سرخورده
که جا خوش کرده در سینه ،ندارد هیچ پایانی
صدا در گوش می گوید،گهی با چشم هم بینم
دلت چون سیر می جوشد ؛خموشانه به غلیانی
گلو بنشسته در هق هق ولی بغضی رهش بسته
دلت درد و دلم خونین ،نمی دانم تو می دانی؟
گلم ای نازنین جانم ، کران ِ ساحلی پیداست
تکانی می دهد دستش که تودستت بجنبانی
هوا آکنده از ابری ، برای بارش آماده
نهیب رعد هم دارد، نشان از روز بارانی
سپیده در پس شب هست و می آید سحر ازنو
یقینا مهر هم بارد، دراین صحرای بحرانی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.