يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مهدی اسلامی (مهدیار)
آخرین اشعار ناب مهدی اسلامی (مهدیار)
|
دیگر
دل و دلدادگی مان به درد نمی خورد
پایه های این عشقِ نا فرجام
همه فرسودنیست
هیچ دیگر بصرفه نیست
کشیدن زجر و سیگار و تشنگی
باید نظام مهندسی ات را عوض کنی
باید فرو ریز آن همه یاد و خاطره
سر به نیستی بوسه های در راه مانده
لقمه های ناخوانده
بی سازمان و بی مجوز است این عشق
لب ورزِ مرشکستگی ست این شهر
ارباب رجوع هایم همه افسرده
حال کپک زده ای دارم
اندکی مرده ام
شکسته و پخش در همه جا
و تو بارورتر از همه عمر
شور می شوی و با عطر بوسه ات
بغل می کنی
شکسته های لبم را
حالا که از من
بت سرسختی ساخته و
داده ای پُتک غرورت را به دستان چو ابراهیم دلت
جان مادرت
خرده هایم را بر هاون اندیشه ات نریز
لازم به ذکر است
تمام گلستانی که در آن
رهاتر از همیشه لم می دهی چای و نسکافه می نوشی
خودم سوختم تا سرما نزنش
همان که گفتم
باید آستین بالا بزنم
نظام مهندسی ات را عوض کنم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.