يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر مهدی اسلامی (مهدیار)
آخرین اشعار ناب مهدی اسلامی (مهدیار)
|
به خیال خود
با قدم هایی آهسته آهسته
ولی تند و تیز
میگذری
می بری مغز پر هیچ مرا
بی خبر از اینکه
سالهاست
با ریش تراشی در دست
از گوشه ی پنجره ای که به عشق گیسوهای آشفته حال افتاده به دنبالت بازشود
خیره ام
بر تمام ذرات گرد و خاک حاصل از گذرت
مات که شوم
مغز در دستان تو
هیچ نمی پذیرد
کیش های قلب بی کینه ی افتاده از نفسم را
و سخت مرا پیدا خواهد کرد
میان آن همه آشفتگی های گذرت
گه گاهی گذرت را به گذرگاهی دگر انداز
تا که ایزد
نه در شب و تاریکی
و نه در سوزش و سرما نخواهم دهدم باز
،
بگذار تا میان اندک تعادل روحی
پیدا کنم گذری مخفیانه به دور از تمام انعکاس های تند چشمانت
تا در امن ترین امان ها
آسوده بخوابم
آنگاه که باز شود
تمام آن پیچ و تاب خفته و آرام زیر شال سبزت که بوی بهار می دهد،
نه در قلمرو من
که هر روز از آن می گذری
و نه در گذر پر رفت و آمدت
بلکه تمام شهر عشاق پرورمان را
اِذا زُلزِلَتِ الاَرضُ زِلزالَهاهایی به خود می گیرد که نگو
20/2/1392
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.