پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر محمد رضا نظری(لادون پرند)
آخرین اشعار ناب محمد رضا نظری(لادون پرند)
|
نه که ما نخواسته باشیم...
نه که بی وفایی کردیم
به چه جرمی و گناهی سرنوشت کرده جدامون؟!
روی دیوار جدایی...
با همین دستای خسته
بسکه پنجره کشیدیم شیشه ای شده دلامون!
با زمین و آسمون قهر...
با خدا هم دیگه قهریم
خنده مفهومی نداره بسکه رنجیده دلامون
نه سلامی نه علیکی
با کسی کاری نداریم
سایه از سایه گریزان .بسکه ترسیده چشامون
حرف ناگفته زیاده
ولی همچنان خموشیم
آسمون دلش میگیره وقتی میگیره دلامون
ناله کن ای هم قبیله
نگو این آخر راهه
گوش آسمون که کر نیست.یکی میشنوه صدامون
هر چه دیدیم و کشیدیم
هر چه باریده چشامون
هر چه دیگران ندیدند داره میبینه خدامون
دلخوشیم به اینکه شاید
اگه رو زمین کسی نیست
یکی اون بالا نشسته که خودش داره هوامون
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.