جمعه ۲ آذر
|
دفاتر شعر علیرضاجهانگیری نوین
آخرین اشعار ناب علیرضاجهانگیری نوین
|
سروده های ذیل بداهه هایی است الهام گرفته از اشعار چند عزیز
۱- ای تو همه بهانه
بداهه ای تقدیم مهرسروده ی ( ای تو همه بهانه ) بانو مرجان موسوی عزیز
ای شعرتو چکیده از چشم ناز مستی
جامی بده که رقصم باشورسازهستی
درباور خمارم باکفر و دین غریبم
با من بگو چگونه خوانم نماز مستی
۲-بداهه ای در استقبال سروده (باران رحمت) امیر محمدی ارکانی عزیز
خسته از کلاهی که دنیا سرم گذاشت
حیران ودل شکسته
آخرین تیشه را بر پای پاهای ریشه در گل می زنم
و ته مانده ی دارایی ام را که شکستگی است
برمی دارم و به سفر سلام می کنم
سفری از نا کجا تا کجا
کجایی که خداآباد است
جواب سلامم را خدا پاسخ می گوید خیس
بغضم می شکندو
راحت به باران می رسم و به احترام سرم را از سر برمی دارم وبه عشق تعظیم میکنم.
خدارا شکر سرسپرده ای بی کلاهم.
۳- بداهه ای دراستقبال سروده (پند زلال) جناب عظیمی بیلوردی عزیز
مثل کرم وبابا کمری می رقصیم
بی زری پری وروسری می رقصیم
سوراخ دعا گم شده در وادی شعر
با هر شعر بی پدری می رقصیم
۴- بداهه ای دراستقبال سروده (یک فنجان شعر) بانو لیلای عزیز
گه این وری وگه آن وری می رقصم
از قهوه ی شور قجری می رقصم
خوش رقص نی ام دست خودم نیست کمر
با شعر جناب انوری می رقصم
۵-بداهه ای دراستقبال سروده (قاصدک) بانوآهورعزیز
خبر آمد قاصدی از راه رسیده
قاصدک وار
خسته از مرگی که سرزبانش بود
از زبان قابله تا لکنت ماما
فرسنگ ها راه را همپای قبض روح وامید
باتردید دوجنسه ای که در دلش رخت می شست
تا پای لکنت ماما خودش را کشانده بود
در برابر سام نریمان زانوی ادب زده و
باجانش بشارت شومش را بالا آورد.
بشارت میلاد زال که زالش کرده بود.
پاییزی درراه بود ....
۶-بداهه ای دراستقبال سروده (تشنه ام) بانوفرهین عزیز
تندیس فریب استراحت شده ایم
در بلاهتی که...بی صراحت شده ایم
باقرص نخوابید وجدان درد و
دندان کشیده ایم وراحت شده ایم.
۷--بداهه ای دراستقبال سروده (ساقی نامه ما) امیر حسین مقدم عزیز
امیرمقدم دراین شعرناب
کشیدی مرا پابه پای شراب
به رسم ادب چون تو فرموده ای
رها می کنم می بگویم زخواب
زخوابی به رنگ شراب غزل
که ترکیددر خواب چشم حباب
زخوابی که چون خواب رنگی نبود
زخوابی به رنگ تب آفتاب
چنان مست بودم که یادم نماند
زخوابم به جز دیدن خواب آب
پریدم زخوابی که بدمست بود
مرابرد تاگریه ای بی حساب
کمی یادم آمدزخوابم عزیز
توبودی ومن بودم اماخراب
تودستت به دست خدا بودومن
به دنبال تو غرق درپیچ وتاب
زفرط خماری ندانم چه شد
جداگشتم ازتو پریدم زخواب
----------------------------------
آرزومند توفیق روز افزون برای این دوستان شاعر که شعرشان الهام بخش است برای سرودن .
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.