دوشنبه ۳ دی
راه آبادی کجاست؟ شعری از کاظم دولت آبادی(فراز)
از دفتر فراز ١ نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۳۱ خرداد ۱۳۹۲ ۱۵:۲۵ شماره ثبت ۱۴۰۹۹
بازدید : ۷۲۵ | نظرات : ۶۳
|
دفاتر شعر کاظم دولت آبادی(فراز)
آخرین اشعار ناب کاظم دولت آبادی(فراز)
|
قبل از خواندن شعر زیر لطفا توجه فرمائید که
شعر دارای تصاویر ناخوشایند است.
در صورتی که علاقه ای به این نوع شعرها
ندارید و یا هم اینک حس و حال خواندن این
نوع شعر را ندارید از خواندن آن خوددراری کنید.
با سپاس از حضورتان.
" راه آبادی کجاست؟ "
خانه ام آنجاست
پشت آن تک درخت_ بریده از ریشه
پنجره هایش را خاک گرفته
تانکر _آبش خالی است
چکمه ها یش آویزان
. . .
آسمانش بی رنگ
سنگینی_ سرب در حلق
برق_ جیوه در بشقاب
الیاف_ آزبست در سینه
پس و پیش شدن
و غوطه ور شدن_ ظروف
در ضیافتی از نیمه شب در گنداب
اشیا برهنه در هر سو
لبه ی تیغ
و سرنگی آلوده در کمین
خاک_ رنجور
و نفس های آخر_ دریا ، در سیاهی_ نفت
و پرنده ای در چنگال_ قیر_ سیاه
پشت آن خانه
عکس_ یادگاریست از یوز پلنگ_ نحیف
و مرد_ بالای سرش
خیره به دوربین
با اقتدار
پشت آن خانه
عکس_ یادگاریست از جاده ی سبز
از میان جنگل_ ابر
و مردان کت و شلوار پوش ، با کلاههای ایمنی
در کنار بولدوزر
پشت آن خانه
عکس یادگاریست از خانواده من در دل_ طبیعت
آویزان از درخت
و سرمست
از افروخته آتشی از شاخه های نهال_ سبز
پشت آن خانه
حیات بجا مانده ایست از جنگ
سوسکهای اورانیوم خوار
و ارواح سرگردان_ سر در کلاف
. . .
خانه ام آنجاست
پشت آن زمین آلوده
روزی من در آن خانه کپک زدم
و درست پنج دقیقه مانده به کشف_ داروی جدید
طعمه ی کرم های اشعه تاب شدم
آن صندلی را می بینید؟
قرار بود روزی من در آن بنشینم
و مسافری در گذر
از پنجره ی ماشین اش سر در آورد
و بپرسد:
آقا
راه آبادی کجاست؟
----------------------
کاظم دولت آبادی (فراز)
30/03/92
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.