بغل بگشا
به اَمن گرم آغوشت
تو صادر کنچنین حکمی و فرمان ده
بگو با این دل تنگ منم قدری کنار آید
نگاه پر شَرار تو
وبا آن مزه ی شیرین بی وصفش
مرا تا بی نهایت بر لبان پر زشعر و پر شرابت
حضرت دلنوش...
بیا تا آخر هستی
به این مستی نما مهمان
ودر این عشرت بی وصف
ببر تا خلسه ی عیش شدن در خود
خودی که کرده بی خود این من بی تاب
مرا دیوانه تر کن ای ترین شعر جهان
آغوش می خواهم
بدان که جای تو اَمن است
تو دائم در همان جایی
همان جا که تپش های دلم در بی قراری
یاد تو دارد
مرا مجنون ترین کردی
به مست بی بدیل ناز چشمانت
هزاران شعر از شُرب شَرابین نگاهت جان
به جان شعر من جاری شده و جوشید
منممجنوترین
لیلای جان بخشم....
تو با بودت
مثال آیه های عشق
نشاندی بر لبان ذکر نام خود
تو جانی....
جانجانانی.....
تورا با جان و دل من دوستت دارم
و هر باری که این را می کنم تکرار
به عِطر عشق خواهم بوسه بارانت کنم ای حضرت دلنوش....
نشسته در دل و جانم......همیشه بوده و هستی و خواهی بود
شروع از تو، ابد باتو، نهایت تو
اَبر معشوقه ی بی تا......
تو در قلب منی
آنِ منی
جانمنی
آنجا که در هر آن و اکنونش
صدای دوستت دارم
زبند استخوان و از رگانم سوی تو جاری است
تو در روح و رگ و ریشه
تو در خونی و در جانی
تمامم تو، تمامم تو
بغل بگشا
به اَمن گرم آغوشت
دلم یک خلوت و بودن کنار تو
و یک دِنجِ پر از شور و شراب و شعر
به گرمای تنت خواهد
دلم تنها تورا خواهد
که در پایان هر شعرم
زجان گویم برای جان
که جانا با تمامم دوستت دارم
و آنگه تو نوازش جان من داری
و در گوشم چنین گویی
من از تو بیشتر
me too
من از تو بیشتر
me too
من از تو بیشتر
me too
ومن گویم
a gain
جانا
✍️: حسین گودرزی"تشنه"
۱۴۰۴/۰۱/۳۰
🎙:مهر بانو ایلماه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.