سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۲- کعبه ی افسوس(ناقوس شکسته) ( صلیب سوخته) ۳- خزان ۴- قلاب ۵- فیض قمر ۶- وقتی دلت برای دلم پر نمیزند ۷- راه حق.اخلاقی فلسفی. ۸- عصر هجدهم هر ماه ۹- میدان ۱۰- تهران کانال تلگرام شعرنابتقویم روزيکشنبه 17 فروردين 1404 8 شوال 1446 Sunday 6 Apr 2025 حمایت از شعرناب |
اشتراک گذاری این شعر
۸ شاعر این شعر را خوانده اند
رسول دبیر (نافذ)،مسعود مدهوش( یامور)،علی اصغر صحرایی (رائد تنها)،فرامرز عبداله پور،جمیله عجم(بانوی واژه ها)،محمد باقر انصاری دزفولی،سیاوش آزاد،عباسعلی استکی(چشمه)
نقدها و نظرات
 ۱۲ ساعت پیش
درود استاد عزیزحکیمانه ای آموزنده و زیباست  دیروز
چیست قصدافتراق ازاتفاقجمله پیدا در کمین هر نفاق گوش کن بشنو صدای هستیت عشق باشد جلوه ای از مستیت شعله شو برزندگی انفاق کن نورشو بر زندگی اشراق آن بازاگر خواهی شود راه وصال جزالا الله ات چه باشد اتصال آفرینش یک نشان ازذات اوست نقی نفست مشعل اثبات توست نغمه گوش وزبان اعیان کیست هرنهان وظاهری بی اذن نیست اول وآخربود هراذن و اسم نیست خارج زاندودر تقسیم وقسم درنمازت گر نباشد آه و درد کی رساند درحقیقت سعی فرد طرد نتوانی گر از اغیار تو کی توانی پس ببینی یار تو عشوه یاراست وجه دل فروز لطف اغیاراست اما خانه سوز حاصل اید ازشنیدن سر فن ذکر باشد یادگاری از وطن گوش دل باید شناسد راز حق تا که بتواند بخواند ساز حق ازفرودت چیست در خاطر عزیز ماه آن تمییز می کردی تو نیز ای به کارم رنگ و بوی تو صراط در نگاهت کار من شد انضباط مرهم ام ای شط پر جوش و خروش وقت دلتنگی ز گیلا سم بنوش ملتهب شد حالم از افسردگی رنج بیداری است نه درماندگی ای لطيف ان دار خرسند م کند بر حریفان افسر و رندم کند از حضور قطب یان سیرم کند با ظهور صالحان شیرم کند گر نخواهم چند این دم همنشین سر ندارم از هیاهو یش همین میل خوبان با قطار خسروان رو نگردانم ز کردار بتان خو بگیرد خسرو خوبان ترا سو بدارد در سرای بی نوا سر سپارد هم صراط صورتت دل دهد بر دلبران سیرتت رنج را هرگز نخواهد بند بند سر دهد آزادگی را پند چند چون چنین آزاد سروی سهم تست این سپهري چند گوید دست تست من شروعی تازه می‌خواهم ترا در کنار خوب خوبان ساقیا ساغری پر سازد از معجون عشق هم که مرد افکن بود معشوق نطق هم دهد سامان به اذنی سلسبیل هم به صلح ی سردهد سامان چو نيل ذوق این ديوانگی از چیست قصد عاقلان در بند حکمت چند صد راه می‌بندند گاهی خیل را باز می‌خواهند موج نيل را تشنه گاهی دل به دریا می‌زنند دلبرانه تا ثريا می‌روند بشنو ذکرم ای پری جان مو به مو جز خداوندم نباشد گفتگو کانچه آید از قدر باشد روا جز قضا یش نیست حاصل مصطفی روشني بخشنده هفت آسمان آن دهد باشد ترا نیکو همان شکر او بسیار باید که سزاست دجله هم در بر و بحر مشکل گشاست نافذ ۱۴۰۴،۰۱،۱۳ بامداد ۱:۳۹  دیروز
درودتان استاد نافذ زیبا نگار 🍻🌱🌱💐💐زیبا مثنوی خواندم و لذت بردم🌸🌹🙏🙏👏 قلمتان پایا🥂✨✨👍🌻  دیروز
درود بی کران بر جناب استاد نافذزیبا قلم زدید  
 ۲۱ ساعت پیش
درودمثل همیشه زیبا و دلنشین سروده اید ⚘⚘⚘⚘ رقص قلمتان ابدی  ۱۹ ساعت پیش
سلام وعرض ادب زیبا وبامحتوا سرودی بود استادبزرگوار وعزیز هزاران درودتان باد
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||
ارسال پیام خصوصی
غلامرضا مهدوی (مهدوی)
سیاوش آزاد
زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
بهروز عسکرزاده
نرگس زند (آرامش) 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
درود برشما جناب دبیرعزیز
زیبا قلم زدید