سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 13 اسفند 1403
    4 رمضان 1446
      Monday 3 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        دوشنبه ۱۳ اسفند

        استشمام

        شعری از

        حسین گودرزی تشنه

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۶۲۳۲
          بازدید : ۱۴   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
        آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه

        در خیالم همه شب هستی و آغوش مرا
        مال خود کرده ای و می تازی
        تا کجا خوای رفت
        و چقدر تاخت خدا می داند
        نه خودت میدانی
        نه به من رخصت اندیشه به آن را دادی
        من فقط از نگهت دانستم
        عشق استشمامِ
        عطر آغوش تو است
        تو که دیگر تسلط به تمامم داری
        همه دم هستی و در جان‌منی
        خود جانم شده ای حضرت جان
        تو که دیگر همه ام را به درونت به تصاحب داری
        زهمان آن نخستین
        جا نهادم خود بی خود شده ام را در تو
        ای اهورا یی جان
        حضرت عشق ...
        خدای احساس....
        خواهش جان و دل و تام و تمامم این است
        در خیالم تو بمانی به ابد
        که خیالم بی تو
        مثل یک برکه ی بی آب و گل بی برگ است
        مثل یک باغ بدون ثمر است
        بازکن آغوشت همه ام بی تاب لبهایت
        نگهم در پی تسخیر تنت
        یاد آتشکده ناب تو جان
        همه ام را پر از شوق رسیدن کرده
        گلِ گل واژ ه اندام توجان
        بی بدیل تن تو
        منحنی های تنت
        عطر ساتر شده از سمت بهشت جانت
        به تمامم بر پا
        محشری کرده که گفتن نتوانم کردش
        گرم آغوش تو غوغای تمام است تمام
        که مرا از دم آغاز زمین گیرم‌کرد
        بوی عِطر تن تو
        بی شرف اندامت
        پر از شعر و شراب است و شهود
        گرمی جذبه ی آغوش تو جان
        شهد  نوشیدن لبهای تو در حبس تنت
        و شدن در بغل امن تو جان
        و شدن در تو به آنِ اکنون
        خوب میدانی که
        تا جنونم بردی
        تو چقدر کار بلد هستی جان
        من ناشی به هر آن به تو می اندیشم
        کاش اندیشه کنی
        در دلم بودن خود را در آن
        ثبت ‌موجودی بودت در من
        بهترین‌عیش برایم باشد
        من دلم‌میخواهد
        تو کنارم باشی
        تا شوم‌مست زبودت ای جان
        حضرت دلخوشی بی وقفه
        دوستت می دارم
        دوستت می دارم
        دوستت می دارم

        #حسین گودرزی"تشنه

        ۱۴۰۳/۱۲/۱۰
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۴ ساعت پیش
        بسیار زیبا و پر احساس بود خندانک
        علی اصغر صحرایی (رائد تنها)
        ۹ ساعت پیش
        سلام و درود بی کران برشما
        زیبا قلم زدید خندانک
        بر دفتر شعر ناب خندانک
        مانا باشید خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2