دوشنبه ۱۳ اسفند
مسافرِ ظلمتِ بطن شعری از بهمن بیدقی
از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۶۲۱۴
بازدید : ۲۲ | نظرات : ۴
|
آخرین اشعار ناب بهمن بیدقی
|
مسافرِ ظلمتِ بطن
عقرب گَزید
لعنت بر یزید
او بود که ظلم را ،
بجای عدل گُزید
نسیم وزید
آمد به دشت ،
خیرِ مَزید
عدل را کُشتند
خونش روو خاک می خزید
زشت شد روی ماه ، به ظلمِ اسید
از تنی که میلرزید ،
تن ها لرزید
مسافرِ ظلمتِ بطن ،
تنهای تنها رسید
معنیِ بیرحمی عوض شده ،
با ظلمِ آدم
هِندِ جگرخوار جگر حمزه را ،
خام خام به دندانش کشید
به اعتراض معترضان هم گفت :
بیرحما ،
مگر جگر را شماها می پزید ؟
بهمن بیدقی 1403/6/1
|
نقدها و نظرات
|
با سلام و عرض احترام استاد گرانقدر بینهایت از لطف بیکرانتان سپاسگزارم سلامت و سربلند باشید | |
|
با سلام و عرض احترام آقای عبداله پور گرانقدر بینهایت از لطف بیکرانتان سپاسگزارم سلامت و سربلند باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا وبامحتوا سرودی بود
استادبزرگوار وعزیز
هزاران درودتان باد