چهارشنبه ۲۴ بهمن
گریبان شعری از حمید شیخی
از دفتر کما نوع شعر دوبیتی
ارسال شده در تاریخ ۴ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۷۵۵
بازدید : ۲۹ | نظرات : ۷
|
آخرین اشعار ناب حمید شیخی
|
شاید که بعد از مرگ من دیگر جهانی
حاضر نباشد تا گریبانم بگیرد
بیزارم از افسار و نعل زندگانی
باید که حسِ برده گی در من بمیرد
******************************
دستی که خاکی از سر و روی ام تکاند
جان و دلم سلطانی اش را پاس دارد
یک تار موی خود بر این دنیا نبندم
دنیا به قدر بازوانش داس دارد
******************************
مهمان اگر ناخوانده از در تو بگردد
از دیدِ صاحبخانه محبوب و نجیب است
حرمت نگه میدارد اما بعدِ رفتن
با یک قلم حرفِ خوشآمد هم غریب است
*******************************
نابرده رنج هم پاره ای از گنج را برد
تقدیر را با جان و دل تمکین کن دوست
هر آنچه در این زندگانی قسمتِ توست
صاحب خدا و عاقل و دیوانه از اوست
|
|
نقدها و نظرات
|
سرور مایی استاد | |
|
درود بر شما سلطان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
قطعات زیبا و جالب بودند