اجابت

هر شب ویار دارم
تادر کنار نفس هایت
چشمانت را بغل گیرم به تماشا
میخواهم غرق باشم در خلسه تمنا
آه کاش می دانستی
نگاهت همیشه با من حرف می زند
نمیدانی حتی صدای تو عِطر دارد
تنها خواهشم این است
مرا در حوالی بودنت نگه دار
ای کاش حاجت روایم کنی
در این خیال خوش بودن
می خواهم به ضریح چشمانت دخیل ببندم
دل آرامم شو
  دلیارم باش
آغوش خواستنم را به میم مالکیت بر نامم
به اجابت بنشان
آه که چه می شود
شدن و بودن را در تو یابم
کاش در حرم داغ آغوشت همیشه جلدباشم
بگذار لباس خادمی از تن بر آرم
ودر حرم امنت
تنپوش خودت را بر تن‌کنم
احرام ببندم
و هر شب به واژگان شعرم
وجودت را به تسخیر در آورم
و آیه آیه های خواهشم را
در سوره تمنا
در قدسی  جان بخش جانت
با نوای پر نیاز دلم
اِقرَ اِقرَ بخوانم
تا در تو به یکباره به شهود بودن برسم
آغوش بگشا
من دلچسب ترین‌نگاه جهان را
از تو میخواهم
ویار ابدیم
ای جان‌جان....
جان جهان......
دوستت دارم به جان
دوستت دارم به جان
دوستت دارم به جان


#حسین گودرزی"تشنه"

۱۴۰۳/۱۱/۱۱