سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 11 بهمن 1403
    1 شعبان 1446
      Thursday 30 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        نگاه کردن فرزند به پدر و مادرش از روی محبت عبادت محسوب میشود. حضرت محمد (ص)

        پنجشنبه ۱۱ بهمن

        خاکباد

        شعری از

        محمد حسن زاده چلچله

        از دفتر هوس و قفس نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۵۲۰
          بازدید : ۱۹   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خاکباد1388
        در خاک خواب بودم
        بیدار شدم ،زندگی یافتم
        کرم‌ها، پیله‌ها، پروانه‌ها
        موش‌های صحرایی و عقاب‌ها
        همه از خاک و در خاک
        خاک‌ها و شن‌ها و ماسه‌ها
        نور در تاریکی و خورشید در ماه
        آب در آتش و خاک در باد
        می‌وزد بادی از مغرب زمین
        می‌شود خاکی مسافر بادی پر نفیر
        با صدایی آشنا در قعر زمین
        می‌زند فریادها بر سرزمین
        ناله‌ها، شکوه‌ها، از خورشید بی‌دریغ
        که بتابان شعله‌های زرد خود را بر زمین
        نیزه های نامرئی‌ات پیدا و پنهان
        لای مرداب سیاه برکة وجود
        و آن نیمة پنهان من در غم
        خزیده در کلبه‌ی چوبی نمناک
        با ابر‌هایی از آتشِ زرد لای دو انگشت
         با نگاهی تا نهایت در دو چشم هنگام غروب
        پرواز کنان با مرکب قلم
        در اوج آسمان مغز خاکستری‌ام
        پرمی‌کشم در آسمان
        تا دشت‌هایی جالیز خراسان
         و آب در جوشش قلیان خوانسار
        در کُتل‌هایی از برف پوشیده‌ی البرز
        از دماوند تا جاجرود تا رودهن تا آمل
        پرواز می‌گیرم از روشنایی تا تاریکی شب
        آرام میگیرم شب زیر نور ماه یا شمع
        در کلبة چوبیِ جنگل زرد در پاییز سرد
        می‌درخشد نورکی در هالة جادوئی‌ام
        نور هایی رنگ به رنگ
         چون رنگین کمان آسمان
        من چنان در فکر ،چون عقابی در آسمان
         بال‌هایم دایر وار در تکاپوی جهان
        من چه هستم جز پریشانی در جمجمه
        عشقِ پرواز و آسمان و فرفره
        مستم آن لحظه در اطلسیِ روشنم
         هستم آن لحظه که مستِ پَرپَرم
        خاکم ای باد تا که تو پروازم کنی
        من زمینم تا که تو آسًمانم کنی
         
        1388
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دیروز
        درود بزرگوار
        زیبا و جالب بود خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6