سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 3 بهمن 1403
    23 رجب 1446
      Wednesday 22 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

        چهارشنبه ۳ بهمن

        باد می آید وَ جارو می زند

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۳۱۱
          بازدید : ۳۲   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        می زنم از خانه بیرون تا کمی
        جان بگیرم از هوایی دلپذیر
        حالِ پاییز و خیابانی قشنگ
        ابرها و رقص باد و برگ ریز


        باد می آید وَ  جارو می زند
        برگ های بر زمین افتاده را
        برگ هایی را که روزی بر درخت
        سایه بودند عاشقی دلداده را


        می شوم چون کودکی خندان و شاد
        همقدم با برگ های رنگ رنگ
        زرد و نارنجی و قرمز خشک و تر
        شاد و زیبا مثل یک شهر فرنگ


        کودکی ها را به فالی می خرم
        می روم تا جیغ و داد مدرسه
        می چِشم آلوچه های با نمک
        می شود تکرار باز این وسوسه


        پرسه هایی در خیابان های شهر
        تا بچرخم لا به لای خاطرات
        هر طرف رو میکنم جای تو هست
        کافه و قلیان و قهوه ،منکرات


        می نشینم روی میزی با دوچای
        در کنار حجم تلخی ها و درد
        روبرویم  هستی اما خیره ای
        بر دو فنجانی که حالا گشته سرد


        نم نم باران دوباره می زند
        بر تن لخت درختان جوان
        هر کدام از دردهای کهنه را
        می کنم در اوج دلتنگی نهان


        شیشهٔ چشمانم از باران پر است
        دست هایم خالی از آغوش گرم
        پچ پچ سنگین ابر و رعد و برق
        می کِشد از روی من تنپوش نرم


        پای سروی "پونه" ای می لرزد از
        وحشت طوفان بی رحم خزان
        می کنم چتر سرش دستان خود
        تا بماند از بالاها در امان




        افسانه_احمدی_پونه

        ─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        افسانه احمدی ( پونه )
        🌻🍃🌻🍃
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        ۱۲ ساعت پیش
        درود بانو
        پر احساس و زیباست
        جسارتا در اخرین مصرع"بلاها" نیست؟ خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        درود و ادب جناب استکی گرامی
        بله (بلاها) صحیح است ، اشتباه
        تایپی بود سپاس از توجهتون
        از این اشتباهات سهوی زیاد هست
        تو نوشته هام و فرامپش می کنم
        رجوع کنم برای تصحیح
        🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        ۱۵ ساعت پیش
        درود بر پونه بانوی شعر ناب..
        زیبا و دل انگیز..
        احسنت..
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        افسانه احمدی ( پونه )
        درود و ادب جناب نجفی بزرگوار
        سپاس از حضور پرمهرتون زیبا نگرید
        🌻🌻🌻🌻
        ارسال پاسخ
        فریباایازی روزبهانی
        ۱۰ ساعت پیش
        درود بانو قلمتان نویسا لذت بردم خندانک
        صفورا کمربسته ،
        ۳ ساعت پیش
        سلام و درود
        چهار پاره ای زیبا و پر احساس سرودید
        بانوی عزیز
        پایدار باشید و مانا خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4