دوشنبه ۳ دی
|
آخرین اشعار ناب معصومه خدابنده
|
🌹m.kh🌹
"حیف"
خواب مانده ام
زیر خمپاره های بی مهری تو
گلوله های واژه واژه ی بیت هایت
بر پیکر احساسم می نشیند
حیف . . .
آتش گرفته
این گلستان
میسوزم
می زند شبیخون
مگذار چهره ا ت از خیالم برود
حیف . . .
میان آدم ها گُم میشوم
در شمارش انبوه عصیانها
خَم شد
کمرم زیر این همه غَم
عجیب تا خورده
غَمزده ام . . .
جنازه ی
غرور در دستانم
عمریست می جوشد
خون از چشمانم
و جیحونی میسازد
دُچارم به غَمت
تا زمانیکه نفس می کشم
و این غمیست شیرین
ای گهواره ی خون
من بر روی خاک پژمرده ام
خورشید روزی بر ما می تابد
که من دی نیستم
حیف . . .
#سپید
#معصومه_خدابتده
1403/10/1
سلام و احترام به مدیر سایت استاد احمدی زاده و همه استادان بزرگوارم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیر خمپاره های بی مهری تو
گلوله های واژه واژه ی بیت هایت
بر پیکر احساسم می نشیند
بسیار زیبا قلم زدید
پیروز و دلشاد باشید