جمعه ۲۳ آذر
مات تووو ... شعری از لیلی احمدی
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ ۷ روز پیش شماره ثبت ۱۳۴۲۱۸
بازدید : ۲۸ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب لیلی احمدی
|
#مات تووو...
باز جنون ، دامن ما را گرفت
بوی تو ، پیراهن ما را گرفت
زلف تو مانند کمند من است
قامت تو سرو بلند من است
آیینه از صورت ما قاب خورد
زخم عقوبت به دل کاج خورد
محو تماشای چراغ است دشت
آتشش از هیزم باغست دشت
پنجره و کوچه ، پل آشتی ست
کوچه پر از عطر گل آشتی ست
روی تو با چشم به طنازی است
باغ جهان ، صحن ورق بازی است
عشق تو آب و گل ما گشته است
خال تو خاج دل ما گشته است
بازی رنگ و گل و صحرا تویی
خال لب بی بی و معنا تویی
عشق تو سور شب سربازی است
بی بی دل گرمِ نظر بازی است
پله شدم خشت بزن پشتِ خشت
دست مرا خوانده ای از رونوشت
روی گل از عشق تو افروخته ست
حیرت مان ، سینه ما سوخته ست
صبر و قرار ... دل ما را ببین
حکم زدی ... حیرت ما را ببین
ما به نظر بازی تو ...ساختیم
زل زده بودیم و به دل باختیم
مشغلهٔ زلف پریش تو چیست
قاعدهٔ بازی و کیش تو چیست
ای رخ تو صفحهٔ شطرنج دل
پاک کن از صفحهٔ دل رنج دل
دل همه روشن شده از ذات تو
پلک بزن تا بشوم ... مات تو
آینه دل همه ... آیات توست
در پی کشف کرامات توست
به قلم #لیلی احمدی ❤️✍🍁
|
نقدها و نظرات
|
درود و ادب جناب اکرمی گرامی سپاس بابت توجه و راهنمایی شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مزین به نظر ارزشمند جناب اکرمی عزیز