یاقوت

تقصیر دلم چیست نگاهت پر غوغاست
غوغا به کنار از تو تماشا به تماشاست
یوغ بر دوش نهادی زهمان آن نخستین
شعر نگهت چون دم عیسای مسیحاست
تسلیم سلاحی که سبک می شود این دل
از برق نگاهی که پر از واژه شهلاست
ایماء و اشاره چه بروز دلم آورد
هندوی دلم محو تو ای حضرت بوداست
کاری که نگاهت به سرو جان و دلم کرد
وامق شدنم از قِبل زلف تو عذراست
رد نگهت جای عمیقی است که عمقش
تا هست خدا باقی و پیدا و هویداست
یاقوت قشنگ‌است،به دلِ هر چه نشیند
از عشق زلیخا که یوسف خود معناست
منت به سرو جان و تمامم تو گذاری
دارایی جان گوهر چشمان تو تیتاست
یک‌عمر دلم مشق تماشای تو را زد
اغاز به جان آن تو آن آی الفبا ست


#حسین گودرزی"تشنه"
۱۴۰۳/۰۸/۲۵