دوشنبه ۱۹ آذر
ماهی شعری از حسام رجبی
از دفتر شعرناب نوع شعر موج نو
ارسال شده در تاریخ ۲ هفته پیش شماره ثبت ۱۳۳۷۸۹
بازدید : ۱۴۵ | نظرات : ۳۱
|
آخرین اشعار ناب حسام رجبی
|
سَر ماه هیچ وقت
به خانه ما نیامد!
پدرم می خواست
برای برادرم دوچرخه بخرد
یا من که می خواهم
گردنبدِ طلای ماه،نشان
برای تو بگیرم
فقط منتظر سَرِ ماه بودیم
مادرم هم همیشه
سَر ماهیِ یخ زده را
دور می انداخت
و میگفت :
خانواده ی ما
ماهی را هروقت از آب
می گیرد
مرده است!!
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام شاهزاده خانوم سپاسگزارم از شما و حسن نظرتون | |
|
اتفاقا این شعر و وقتی نوشتم ک داشتم ب ماه تقریبا کامل نگاه میکردم تقدیم ب شما این سیاهه | |
|
البت که داستان دیروز و امروز خیلیهاست... درود | |
|
سلام برا خوبی تقدیمی کم او چویل قشنگت | |
|
سلام استاد جسارت کردیم و در محضر استاد شعر دغدغه من سرودیم ب بزرگی ببخشید | |
|
سلام داداش گلم خوشحالم اندازه دل نوشتم قدش ب چشمای شما رسید | |
|
استاد از بنده توقع نگاه ژرف خودتان را نداشته باشید من همین که بتوانم تایید استادی چون شمارا بگیرم برایم کافی ست | |
|
دست بوسم | |
|
سلام استاد ممنونم از نکاهتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
فک کنم شما حالاحالاها با این موضوع کار دارید... چند تا دیگه از شعرهاتونم همین دغدغهرو داشت با نمایش پدر و مادر... ولی خوشبختانه شکل و نحوه بیان متفاوتعع و احساس تکراری بودن دست نمیده...
درود بر جناب رجبی ارجمند
صبح پاییزیتون بخیر