مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
جمعه ۷ دی
های فروزان شعری از آروین محمدی
از دفتر شعرناب نوع شعر موج نو
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۳ ۲۳:۴۴ شماره ثبت ۱۳۳۱۷۰
بازدید : ۳۶۰۱ | نظرات : ۵
آخرین اشعار ناب آروین محمدی
صدای ارسالی شاعر:
مرورگر شما از پخش صدا پشتیبانی نمی کند
[ این شعر را
سی سال پیش نوشتم! ]
نصف شبِ زمستانی سردُ بورانی...
دلتنگی به قلبم فشار آورد
روسری اش را به گردنم بستمُ
پیاده از دهِ خودمان
به راه افتادم
سرما
صدای باد
زوزهٔ گرگ
لقب دیوانه گرفتن...
آن شب...
هیچکدام برایم مهم نبود
چندین هزار متر رفتمُ
به روستایشان رسیدم
فروزانم
تازه عروسِ روستا بود...
جلوی خانه اش ایستادم
چراغی روشن نبود...
کل تنم...
سفید پوشِ برف شده بود
خیره به پنجره...
به این امید که
کوچکترین اثری از او ببینمُ
دلِ تنگم کمی آرام شود...
تا چند لحظه ای سپیده دم ایستادم...
اثری از او نشد...
چناری جلوی خانه بود...
باد به شدت تکانش می دادُ
هر لحظه...
شاخه ای از آن جدا میشد
بیچاره...
توانی هم برایش نمانده بود
کنارش ایستادمُ
تنه اش را بوسیدم...
وقتی برمی گشتم
گفتم...
خوش به حالت چنار!
گهگاهی...
می بینی او را
می بویی او را...!
[ روز بعدش...
تازه فهمیدم؛
سرما بامن چه کرده بود
و من فقط روسری اش را داشتم؛
با دلی تنگ تر...! ]
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
موفق باشید
سروده دل نشینی است
موفق و موید باشید