يکشنبه ۲ دی
با غربت افسانه سر کن شعری از افسانه احمدی ( پونه )
از دفتر آرامش درون نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ شهريور ۱۴۰۳ ۱۶:۲۷ شماره ثبت ۱۳۲۳۹۸
بازدید : ۹۲ | نظرات : ۹
|
دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )
آخرین اشعار ناب افسانه احمدی ( پونه )
|
چشمم به راهت مانده برگردی ، خطر کن !
یک شام دیگر را ، کنار من سحر کن !
بیگانگی با من نکن ، ای نوشدارو !
یک شب لبم را با لب و پیمانه تر کن
هر چند تلخ اما کمی با من تو بنشین
مستیِ خود را صرف حالِ یک نفر کن
با هُرم دستانت بریز آتش به جانم
قلبی که یخ کرده دوباره پرشرر کن
هموار کن راهی که می پیچد به چشمم
جز من نگاهت از ، همه عالم حذر کن
چون قطره بارانی بیفتی روز پلکم !
باز ابرهای آسمان را ، پرثمر کن
مردابی ام ، نیلوفرِ آغوش من باش !
امشب تمامت را برای من هدر کن
با جذر و مدت ، جَوِ دریا را عوض کن
طوفانِ این آشفتگی را ، مختصر کن
دل دل نکن عاقل نشو ، دیوانه جانم !
دیوانه شو با غربتِ افسانه سر کن
یکبارِ دیگر زخم هایم را رفو کن
بعدش اگر خسته شدی با شب سفر کن
من برگ پاییزی ام از باغی که خشکید
دلخستگان را ، از خزانِ دل خبر کن
یکبارِ دیگر قبلِ رفتن ، گوشه چشمی؛
بر "پونه"های خشکِ دشتی منتظر کن
افسانه_احمدی_پونه
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.