بریده ام نگاه از ، نگاهِ سرد و چشم تو
شدم دوباره مبتلا ، بـه آسمان خشم تو
ضعیف و ناتوان شدم شکسته بالِ آرزو
نصیب مـن شکستن و فراز بود سهم تو
گرفتم از خودم همه ، امید و عشق بودنت
سپرده ام به بی کسی نشانه ی نبودنت
شدم پرندهِ قفس وَ بسته شد به روی من
درِ هزار آرزو به خلسه ی ستودنت
نه از تو انتظاری و نه در دلم قرار شد
نه عاشقانه ای به جا ، نه عاشقی شکار شد
حریم قلبت از عبور من همیشه ایمن است
نه مجرمی اسیر و نه دلی گناهکار شد
ضمیر شخص اولم ، همیشه فرد بوده است
هوای زندگی من همیشه سرد بوده است
اگر به دفتر دلم نشسته زخمِ بی شمار
شروع زندگی من شروع درد بـوده است
دو دسـت خسته را به بند آرزو گره زدم
تلاش بی ثمر شده که من به سایه میزدم
در ارتفاع پر خطر هنوز هم معلقم
نه می کند مرا رها ، نه روی قله آمدم
فقط برای غربتم ترانه ها نوشته ام
کلام عاشقانه ای به جان خود نگفته ام
امید من تمام شد از این همه دروغ و درد
به انتظار مرگ خود چه بی صدا نشسته ام
افسانه_احمدی_پونه
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─┅─
( بودن و نبودن) به صرف اینکه آنها را منفی کنید قافیه نمیشوند و ( زدم و میزدم ) هم باز اگر به واژهای پیشوند و پسوند اضافه شود ؛ قافیه ایجاد نمیشود.
همچنین ( نوشتهام نگفتهام و نشستهام ) با هم قافیه نیستند برای تشخیص اول باید پیشوند و پسوند و حرف الحاقی را کنار بگذاریم تا تشخیص آن راحتتر شود.
مثلا کلمات بالا ( نوشت،نشست،گفت) اصل کلماتند حرف ت (روی ) است و باید حرکت قبل از( روی) هم هماهنگ باشند که نیستد و نیز حرف قید که ساکن قبل از( روی) می آید باید یکسان باشد در نتیجه قافیه نیستند . برای شناخت بیشتر قافیه مطالعه کتاب در این زمینه لازم است
موفق باشید