شنبه ۱ دی
|
دفاتر شعر یسرا طهماسبی زاده
آخرین اشعار ناب یسرا طهماسبی زاده
|
باز باران نشسته بر ایوان
اشک از چشم ماه سرریز است
می نشیند به روی برگ انگار
غصه ها نم نم و غم انگیز است
کوچ کرده است شادی از اینجا
طفل بیچاره گوییا گم شد
خانه ها غرق طول فاصله ها
لذت سیب،جرم گندم شد
شاید اینجا سکوت می خواند
قصه ی رنج یاس پاییزی
باز فریاد در دلم مانده
می زند قلب نبض ناچیزی
روح باران چو من قدم می زد
در میان غروب شالیزار
روح من خسته از غم پاییز
کز نموده به گوشه ی گلزار
باز هابیل دست قابیل است
نسل آدم،پر از ریا گشته
چشمه ی چشم من دگر خشکید
شعر من،دست خود ز جان شسته
بوف کوری نشسته بر دیوار
شاهد دفن روح انسانیست
یا هدایت اسیر نیرنگ است
یا که تقدیر ،سرد و طوفانیست
یسرا طهماسبی زاده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.