سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        توتیا

        شعری از

        سیده نسترن طالب زاده

        از دفتر با من قدم بزن! نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ تير ۱۴۰۳ ۰۰:۳۱ شماره ثبت ۱۳۱۲۵۱
          بازدید : ۱۷۳۷   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        زنی را از جنگ های جهانی بیرون میکشم
        زنی را
        در میدان کنکورد، گردن میزنم
        زنی را میزایم، 
        که شبیه مادرم بود
        و زنان بسیاری
        در گیلاسها میرویند
        زنی
        توتیای کرانه ی نیلی،
        زنی به طعم تبسم
        که هیچ زنی شبیه اش نیست
        زنی
        که فرشته ی کوچک مذکری دارد، غمگین
        و بادبادک ها را
        به ساعت زخم تازه میبوسد
        .
        .
        .
        من
        از پس قرن های سرد
        از پی قمریان مویه گر
        و گلبرگ غرابه های غزل
        من
        از نتها و آواهایی شاد
        و تپانچه ها و تیغ ها
        من از بومهای آغشته به فصول رقیق،
        از بزم تاجران  عطر
        و الیاف رز و وتیور
        _آنگاه که  روان_خون نارس ابرها به غرفه های شیرالود می ریزد_
        می آیم...
        من، زنی
        در فراسوی زمان
        فراروی کلیشه های زمین
        زنی امیدوار
        به قله های نپوییده
        زنی
        برای شگفتی و رویا ام
        مرا
        به شیوه نرم سرشتم بخوان! 
        به ظرافت کفشهای ماه  و جاده ابریشم
        که من
        با دستهای تو

        ترجمان یک زنم.. 
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴۴ شاعر این شعر را خوانده اند

        ساسان نجفی(سراب)

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        مهدیس رحمانی

        ،

        مسعود مدهوش( یامور)

        ،

        محمد شریف صادقی

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        رضااشرفی فشی

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        مجتبی احمدی زاده

        ،

        جواد مهدی پور

        ،

        نیره صدری

        ،

        مریم عادلی

        ،

        جواد کاظمی نیک

        ،

        شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

        ،

        حسین شفیعی بيدگلی

        ،

        رسول دبیر (نافذ)

        ،

        جلال احمدپور

        ،

        آذر مهتدی

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        فرداد احدی مقدم

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        افسانه احمدی ( پونه )

        ،

        شادان شهرو

        ،

        احسان فلاح رمضانی

        ،

        محمد گلی ایوری

        ،

        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        ،

        یاسر کریمی

        ،

        علی مزینانی عسکری

        ،

        علیرضا محمودی

        ،

        فیروزه سمیعی

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        حسین رضایی(آشنا)

        ،

        آرمان طاهری

        ،

        شیما جریده

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        علیرضا شفیعی

        ،

        علیرضا رحیمی(عماد)

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6