چقدر دلهره دارد، شب تماشایت
میان آینه، نبضم، شکوفه ی غوغاست
شبیه هی هی چوپان، به بره ای کوچک
حضور سبز شکوهت، همیشه پابرجاستـ.
♡♡♡♡♡
ستاره های زرافشان، سراچه های نگاه
به ژرف ابی چشمت ، گشوده دستانم
تو ماه_ سوار م!، شرابی محضی
چه عارفانه ربودی ، دل پریشانم..
♡♡♡♡♡
به ناز میکشدم، داغ لحظه های جدایی
به شعر میکشدم، آفتاب حائل سرشار
به بوسه مینشود، درد فاصله ات، گم
به هر غزلم ،مانده، عطر یاد تو بسیار ...
♡♡♡♡♡
بهار مثل فرشته، به مژّه های طلایی
به سیب نوبر نقره، چشانده عشق ربودن
بهار غرق تلالو، به التهاب بساوش
به برف زار خیالت، نشانده سرخی سودن
♡♡♡♡♡
بریز در رگ مستم، تو نیروانا را
به رسخ ساقه ی نیلوفرانه رسوا شو!
بگیر دست مرا، تا به خویشتن مانم
شبیه آفتاب، غرق این تماشا شو
..
♡♡♡♡♡
رنگ ها
در پی رنگ
.
.
.
لبهای من و
بوسه های تو
سرخ است..!
♡♡♡♡♡
سنگ شیرینی!
بر سینه ام
انگاه که میشکنم
.
.
.
گاهی که
بند خواهم خورد..
♡♡♡♡♡
خاک بی اصالت
مرواریدهای شمعی ابر
.
.
.
چیزی نخواهد رویید
جز آه،
آه.. .
♡♡♡♡♡
دستان تو، داغ و ُ
تابستان، داغ!
به اعتدال دو چشمان ات
عاج سیه نوشم...
♡♡♡♡♡
شیشه ی عمر منی
مراقب ات ام
عطر «آرمانی»!
دور و نزدیکم..!