اگر می شد تمام مرزها را حذف می کردم
عناوین غلام و کدخدا را حذف می کردم
تمام کودکان بی سرا را سقف می دادم
بساط غارت و جنگِ بقا را حذف می کردم
برای اینکه دنیامان ترازش صاف تر باشد
تناسب بندیِ شاه و گدا را حذف می کردم
برای پخش فریاد ِسکوت ِبی کسان ِجنگ
به قدر لحظه ای اندک، صدا را حذف می کردم
برای آن همه خونی که در خاورمیانه ریخت
اصول خط کشِ جغرافیا را حذف می کردم
فقط انسانیت را در جهان معیار می کردم
مقام و ثروت و پول و طلا را حذف می کردم
تلاش و باور و ایمان به خود را باب می کردم
امیدِ واهیِ دست قضا را حذف می کردم
اگر می شد به دنیا رنگ نو می دادم و شادی
سیاهی های دنیای شما را حذف می کردم
به این باور شما را می رساندم"هرکسی خوب است"
به این گونه تظاهر یا ریا را حذف می کردم
برای اینکه هرجا از خدا هی مایه نگذارید
میان مصلحت هاتان خدا را حذف می کردم
همین دنیا جواب خیر و شر را زود می دادم
عدالت در قیامت یا جزا را حذف می کردم
ادب، خوبی زبان اصلی بین الملل می شد
پلشتی و بدی و ناسزا را حذف می کردم
به هر کودک عدالت، عشق، خوبی یاد می دادم
حساب و حفظ تاریخ و هجا را حذف می کردم
سیاهان و سفیدان جهان را صلح می دادم
شبیه خانواده انزوا را حذف می کردم
اگر می شد به زن ها فرصت شاهانه می دادم
حدود جنسیت در هرکجا را حذف می کردم
اگر می شد قوانین شما را عکس می کردم
جهانِ در مسیر قهقرا را حذف می کردم
آفرینتان
حذف خدا خیلی باحال بود میان مصلحتهامون
درود بر شما
روزتان نیک