پُفِ فیل
یهو بخود می آیی و می فهمی ،
دیگه دیره
همه دنیات دچار تقدیره
همه ی جَوونیِ ناب وجودت دیگه پیره
همه عشقبازی با دنیا تعطیله
می فهمی که چه ترسی داری در دل ،
از یه موش کوچولو
گرچه خرس گُنده گیِ تو، همچو فیله
دیگه ادعاهات هم ، پُفِ فیله
می بینی که جونت ، داره میره
می بینی که مرگ ، زل زده به تو
به دستِ گورکن سیبیلوهم ، یه بیله
چه فرقی میکنه اونوقت کی باشی ،
حتی آن خان ، که رئیسِ ایله
برعکس میشود رَوَند رشدت
بنجامین باتِن میشوی انگار
یه عمر پروانه بودی ؟
میری درونِ پیله
یه عمر رئیس بودی ؟
بچه میشوی باز،
میری دنبال تیله
این دنیای ما چه خام یا شور،
بلبشویی ست ، انگار که آجیله
بعد ازیکعمرمی فهمی ،
هنوز بر نفْس خودت نگشتی چیره ،
با آنهمه حیله
درون آئینه ی خوب وجودت ،
چپ چپ مینگری به خویشتنِ خویش
گاهی هم هاج و واج ،
دیگه راحت میشوی به روحت خیره
به خود میگویی :
این روح است یا کوه ؟
این دلقک است ، یا اندوهِ انبوه ؟
بازنشسته ات کرده اند ازکل دنیا
لِک لِک کنان میروی ، بدنبال جیره
جیره خور دولت میشوی تو
گرچه دوست نداری
خیلی ابلهانه میبری برای ،
کرمانِ وجودِ خود ، زیره
یهو می بینی که روحت ز دنیا ،
کاملاً سیره
کتابی دست میگیری
ولگرد میشوی
هِی وِل میگردی ،
در درونِ هر، سیره
دچارمیشوی به حالی ،
همچو سرکه شیره
امروزت ،
بیشتراز روزقبل ،
میشود تیره
زودتر ازگذشته ،
شب میشود روزت
آسمون رؤیاهات را ،
کسی آسفالت میکند هِی
دیگه رؤیاهات ،
مالامال ز قیره
میبرندت تو را در تاریکخانه
عکس میشوی
برعکس میشوی
آویزون میشوی ، به روی گیره
بهمن بیدقی 1403/1/17
سلام استاد طراحی و گرافیک
شعر زیبایی است هنرپرور تلنگربیان بهمرور زندگی تا مرگ
ولی این دنیا مسافرخانه ای بیش نیست و روح انسان و خلایق از یگانه خدا نشات دارد و جاودان است .
سلامت باشید و سعادتمند درپناه لطف الهی شاد.