بی سبب نیست بهارا که چه زیبا شده ای
دل گل هم ره ما و تو فریبا شده ای
سوخت از هجر گل و پر زد و رفت شاپرکی
تا نوازش بکند برگ که شیدا شده ای
آه از سینه ی آن کودک نو رسته بخاست
مرغ رفته نشود باز و تو برپا شده ای
غنچه ی تنگ دل از غربت بلبل چه بسوخت
عطش از شبنم و حاشا که تمنا شده ای
هر دم این بنده میازار به یک چشمه نگاه
خیز و صحرا بزن آواز که بیتا شده ای
چلچله خواند حزین از غم تنهایی خویش
روح را پر بده بر کوچ که مهسا شده ای
طپش دل به سرشکی که مجالش بربود
اشک ریزان بشو آن دم که هویدا شده ای
این نخستین ره تو سوی شکوفا شدن است
آنچنان سخت مگیر زانکه مهیا شده ای
فرج گل به ثنا و به دعای تو میسر بشود
ریشه برکن غم و برخیز که والا شده ای
جان من شکوه مکن چونکه دو روز است دنیا
بزم عیش گستر و بنیوش که با ما شده ای
موسم لاله و ریحان که درین باغ شکفت
زنده شد خشک درختی که چو افرا شده ای
عید نوروز تهیت به همه ساکن دشت
فرودین آمد و آنگه به تماشا شده ای
........................................
پ. ن
عید نوروز و سال جدید بر همه ایرانیان و شاعران گرانقدر
و مدیر محترم سایت شعر ناب
مبارک و شاد باد
افرا _ آبادان _ سه شنبه ۲۹ / ۱۲ / ۱۴۰۲
طپش بهار _ دفتر نانو
عیدتان مبارک
بداهه ای تقدیم شما:
بهاری سبز و خرم آمد امروز
به دنبالش عیان شد عید نوروز
مبارک بادتان این سال پر شور
در آن سر حال و سالم باش و پیروز
خرم و تندرست باشید