یلدا شد و برپا همه جا جشن و سروری
مشعوف شبی گشت و به دل شادی و شوری
در این شب فرخنده که هُرمُزد زمین زد
اهریمن تاریک و سیه چَرده* به زوری
آمیز به می دانه ی رُمّان و پیش آر
تا می ببرد غم ز دل و خانه به گوری
در حِلّه ی یار آر به سر، خُنچِه ی ساغر
ریزید به دامان عروسان گل سوری**
بر دفتر عشاق بزن فال به نیکی
برخیز و به شهنامه تو بردار مروری
خسرو تو به تصنیف بزن ساز درین شب
بردار سه تاری و بزن مایهِ شوری
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
سیه چَردِه : رو سیاه (چرده: لون ، رنگ)
رمان:انار
حله: رزن، کوی، محله
گل سوری : گل سرخ
پ.ن**: خمچه (خُنچه) عروس یکی از سنتهای واجب شب چله (در تمام خراسان بزرگ) است. خمچه به سینی بزرگی گفته میشدهاست که هدایای عروس و داماد را در آن حمل میکردند و امروزه کادو میگویند. معمولاً اقوام داماد هدایا و پیشکشهایی از جمله لباس و کفش زمستانی و کادوهای دیگر را به خانه پدر عروس میبرند و شام را میهمان آنها هستند. آنها نیز متقابلاً به داماد هدیهای میدهند.(ویکی پدیا)
آهنگه نمیگذاره من شعر رو بخونم
با اجازت آهنگ رو قطع کردم .
شب یلدای شما مبارک