(بحر طویلیست غزلگونه تقدیم به شما دوستان ناب)
ساقیا ناز مکن از سر هر شب به سحر، تا قدحی از می گلگون، که از آن وعده به ما داده بدی جام دهی
نکند فتنه کنی، ساغر موعود به سردآب کنی ،جام دگر بازکنی، باده ی صافی به بَدَل نام دهی
صنما روز و شب ما همگی در هوس بوسه ی آن لعل لبانی که تو خود وعده ی آن ساخته ای می گذرد
نکند روز رود ،ماه رود ،سال رود ،وعده ات از یاد رود، بیهده مانیم کز آن وعده به ما کام دهی
از زمانی که کمی ناز نمودی و ،عنان دل آشفته ی ما باز نمودی و ،چنین توسن دل جَست و رَمید
تو توانی به نگاهی دل رم کرده ی ما را، که شده واله ی هر کوچه و برزن صنما، راحت و آرام دهی
چو شمیم نفست دست محبت به سر قلب نگونسار کشد، ساز دلم کوک شود ،نغمه ی پر شور شود
طایر بوی خوشت پر چو کشد از بر دل، داد کشد، شهر به آشوب کشد تا که مراد دلکم تام دهی
نظری کن تو به این خسروی بی دولت و بی ملک، که امید به وصل لب لعل و رخ گلگون تو دارد
نکند رنگ رخ خسته برانداز کنی، بار دگر ناز کنی، بشکنی آن عهد که یک لحظه لبی وام دهی
وزن هر مصرع: فعلاتن / فعلاتن / فعلاتن / فعلاتن / فعلاتن / فعلاتن / فعلاتن / فعلاتن / فعلاتن / فعلن
پ.ن : با توجه به طولانی بودن هر مصرع گاهی از حشو استفاده شده که به بزرگی خودتون ببخشید البته از پیشنهاداتتون خوشحال میشم
خوب بود..
یه سری جاها اگه حرکتهارو میذاشتی خوانش بهتر صورت میگرفت.. مثل بُدی.. در مصرع اول. من بُدی خوندم..
درود شاعر متفاعلن سُرا
موفق باشید