جمعه ۲ آذر
سوگ برادر شعری از توحید هاشملو قلمدار
از دفتر غم عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۱:۱۳ شماره ثبت ۱۲۵۰۱۹
بازدید : ۱۸۴ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر توحید هاشملو قلمدار
آخرین اشعار ناب توحید هاشملو قلمدار
|
آه ای برادر
سه سال گذشت از آن روز شوم
از آن روزی که تو را از من گرفت
ای برادر،عزیزترین عزیز من
جای خالیه تو قلبم را رنجور ساخته
داغ رفتنت هرگز خاموش نشد
همه روز در یاد تو به سوگ نشستم
و ای کاش آن روز هرگز در تقویم وجود نداشت
و من که در هر خیالم با تو در اوج هستم
یادت هست چه میگفتی:
مرا با فریبی آماده رفتنت کردی
که فردا نوبت من باشد پس فردا منتظرت میمانم
کجاست ان پس فردای من
سه سالی زان پس فردا گذشت
نمیخواهم این عمر بی تو بودن را
که هر آنی گذشت سخت تنگ تر شد دل من چرا
گفتند در مرور زمان فراموش خواهی کرد
دلتنگی برادر را تو خاموش خواهی کرد
اما اشتباهی بیش نیست این حرف
مگر زمان میشود بی یاد تو صرف
میدانی بر دلم چه داغی سپردی
میدانی مرا به که در این دنیای یاغی سپردی
بعد رفتنت هرگز کسی از من نکرد یادی
در ویرانه ام را حتی باز نکرد بادی
تنها همدرد من تو بودی جان برار
هر چه کردم نشد با تو بزارم قرار
تحمل من زسر رسید
طاقت دلم به سر رسید
من تو را در پیش خود میخواهم
از خدا فقط بودن با تو را میخواهم
یک خواب ابدی
از جنس آرامش
نه این دنیا که میگذرد هر روزش به بدی
من تو را میخواهم ای تکیه گاهم
بعد پدر بودی تو تنها امید و پناهم
گلچین این روزگار تو را هم گرفت مثل پدر
شد همه عمرم بعد شما در این دنیای ظالم به هدر
جان و دلم عزیزتر از جانم
دعوتی کن از من که باز با هم شویم
تا برای هم هم دل و همدم شویم
که ای خدا اجابتی کن بر این منتظر
که آید انتظارم به سر
به جانان خود برسم
که در این دنیا مرده ام من
خود را به آغوش مرگ سپرده ام من
در انتظار پس فردایی به رسیدن به تو ام من.
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
برای شما هم صبر جمیل آرزو دارم .