سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سوگ برادر

        شعری از

        توحید هاشملو قلمدار

        از دفتر غم عشق نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ آبان ۱۴۰۲ ۱۱:۱۳ شماره ثبت ۱۲۵۰۱۹
          بازدید : ۱۸۴   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر توحید هاشملو قلمدار
        آخرین اشعار ناب توحید هاشملو قلمدار

        آه ای برادر
        سه سال گذشت از آن روز شوم
        از آن روزی که تو را از من گرفت
        ای برادر،عزیزترین عزیز من
        جای خالیه تو قلبم را رنجور ساخته
        داغ رفتنت هرگز خاموش نشد
        همه روز در یاد تو به سوگ نشستم
        و ای کاش آن روز هرگز در تقویم وجود نداشت
        و من که در هر خیالم با تو در اوج هستم
        یادت هست چه میگفتی:
        مرا با فریبی آماده رفتنت کردی
        که فردا نوبت من باشد پس فردا منتظرت میمانم
        کجاست ان پس فردای من
        سه سالی زان پس فردا گذشت
        نمیخواهم این عمر بی تو بودن را
        که هر آنی گذشت سخت تنگ تر شد دل من چرا
        گفتند در مرور زمان فراموش خواهی کرد
        دلتنگی برادر را تو خاموش خواهی کرد
        اما اشتباهی بیش نیست این حرف
        مگر زمان میشود بی یاد تو صرف
        میدانی بر دلم چه داغی سپردی
        میدانی  مرا به که در این دنیای یاغی سپردی
        بعد رفتنت هرگز کسی از من نکرد یادی
        در ویرانه ام را حتی باز نکرد بادی
        تنها همدرد من تو بودی جان برار
        هر چه کردم نشد با تو بزارم قرار
        تحمل من زسر رسید
        طاقت دلم به سر رسید
        من تو را در پیش خود میخواهم
        از خدا فقط بودن با تو را  میخواهم
        یک خواب ابدی
        از جنس آرامش
        نه این دنیا که میگذرد هر روزش به بدی
        من تو را میخواهم ای تکیه گاهم
        بعد پدر بودی تو تنها امید و پناهم
        گلچین این روزگار تو را هم گرفت مثل پدر
        شد همه عمرم بعد شما در این دنیای ظالم به هدر  
        جان و دلم عزیزتر از جانم
        دعوتی کن از من که باز با هم شویم
        تا برای هم هم دل و همدم شویم
        که ای خدا اجابتی کن بر این منتظر
        که آید انتظارم به سر
        به جانان خود برسم
        که در این دنیا مرده ام من
        خود را به آغوش مرگ سپرده ام من
        در انتظار پس فردایی به رسیدن به تو ام من.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۱۲
        خدا رحمت کند .
        برای شما هم صبر جمیل آرزو دارم .
        خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۴۳
        روح برادر عزیزتان شاد
        وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
        امید که رب جلیل ایشان را ببخشد و بیامرزد و به شما صبر عنایت فرماید
        فاتحه و صلوات خندانک
        عليرضا حكيم
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۱۶:۲۱
        درود
        روحش شاد خندانک
        نیلوفر تیر
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۰۰
        درود خدا رحمت کند برادر گرامی تان را⚘️⚘️
        عظیمه ایرانپور
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۴۱
        درود بر شما
        روحشون شاد
        و قرین رحمت الهی خندانک
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۰۴:۳۴
        درودبرشما روحشان شاد باشد 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
        💙💙💙💙💙💙💙💙
        🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
        💐💐💐💐💐💐
        🌼🌼🌼🌼
        💟💟💟
        ❤️❤️
        ❤️
        توحید هاشملو قلمدار
        سه شنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۳:۳۱
        با سلام و عرض ادب خدمت همه ادیبان و استادان بزرگوار .خداوند اموات همه شما را مورد رحمت و لطف واسعه خویش قرار دهد .متشکرم
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6