سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        من کیم؟

        شعری از

        بهروز احمدی(زاهد)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۱:۵۹ شماره ثبت ۱۲۴۸۴۶
          بازدید : ۱۵۰   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهروز احمدی(زاهد)

        من کیم ؟ انکه زهجرت ببریده نفسم
        در سراپردهءعشاق نه آن هیچکسم
        رحم بنما به منه خسته وافتاده ز پای
        چون ترا خواهم و نی فکر کنی بوالهوسم
        یادکن از دل ویران شدهءما امشب
        گر بدادم نرسی کس نبود دادرسم
        مست گفتار و نگاهت ، نشوم من هشیار
        کن تو دیداری وبنگر که به کنج قفسم
        ای خوش آن روز که آیی و سراغم گیری
        شادی لحظهءدیدار تو آنیست بسم
        بردوچشمان سیاهت چو فکندم نظری
        دیده تر دیدم و گفتم که تویی همنفسم
        وقف تو گردم و دیگر نکنم یاد کسی
        ازهمه دست کشم چونکه تویی یارو کسم
        لحظه ایی غافل از آن چشم سیاهت نشوم
        چون به غفلت سپری گشته ترا چون عسسم
        فکر دیگر نبود برسرم ای یاربس است
        چاک کن سینه وبنگر دل دور از هوسم
        ضرری کردم و اینک نرود سود از دست
        آنچه از کف شده دیگر بنما باز پسم
        بهروزاحمدی......کرج
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۱:۲۱
        درودتان باد
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهروز احمدی(زاهد)
        بهروز احمدی(زاهد)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۲۴
        سپاس جناب اخباری عزیز
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۱۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        عاشقانه و عارفانه خندانک
        بهروز احمدی(زاهد)
        بهروز احمدی(زاهد)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۲۵
        سپاس جناب استکی
        نظرلطفتونه
        مانا باشین
        ارسال پاسخ
        جواد مهدی پور
        چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۵۰
        درود بر شما جناب احمدی عزیز

        با احساس ناب سرودید

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        بهروز احمدی(زاهد)
        بهروز احمدی(زاهد)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۲۶
        سپاس جناب مهدی پور
        مانا باشین
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۵۱
        درود بر شما خندانک خندانک
        بهروز احمدی(زاهد)
        بهروز احمدی(زاهد)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۲۴
        درود وسپاس از بودنتون بانو عباسی
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۱۹:۳۶
        مانند همیشه عالی سرودی بود
        لذت بردم
        هزاران درود برشما
        شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        بهروز احمدی(زاهد)
        بهروز احمدی(زاهد)
        سه شنبه ۹ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۲۶
        درود وسپاس جناب انصاری
        نظر لطفتونه
        نوش نگاهتون گرامی
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        شرابی پر است از صواب سرودی گوارا و ناب ااا مرامت همه حُسن خُلق و پاداش تو صد ثواب
        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4