شنبه ۳ آذر
عاشق شبگرد شعری از سیاوش دریابار
از دفتر چه بگویمت نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ مهر ۱۴۰۲ ۲۲:۱۸ شماره ثبت ۱۲۴۰۷۶
بازدید : ۱۰۳ | نظرات : ۱۶
|
آخرین اشعار ناب سیاوش دریابار
|
....مرد بود.....
سیر که نگاهش کنی
ته ته چهراش
زرد بود
خودش میگفت
تو کوچه ها شب گرد بود
ولی به خدا مرد بود
دستاش
پر درد بود
زخم تنش سرد بود
سرد بود
همیشه سبز بود
میوه ها نارنج بود
صداش خشش پایبز بود
تو کوچه ها شبگرد بود
ولی به خدا مرد بود
خودش بود
و
غصه هاش
خیس بود گونه هاش
اشک سبز لحظه هاش
چینهای قرمز لباش
موج های پیاپی چشاش
همیشه او سرد بود
تو کوچه ها شبگرد بود
به راستی او مرد بود
میگفت خدا رو میبینه
غصه رو چهرش میشینه
کنار گونه دلش
یه دل سیر درد بود
تو کوچه شب گرد بود
به راستی او مرد بود
روزی هزار مرتبه
سجده اش بازم کمه
رکوع پس از سجده اش
هزار هزار عالمه
نشون میده درد کمرش
برای سایر درداش مرهمه
شاید همش درد بود
تو کوچه شبگرد بود
ولی به خدا مرد بود
چقدر ما آدما کمیم
برای درد یه عالمیم
وقتی تکیم با همیم
دردسرهای در همیم
ولی به تنهایی درد بود
عاشق شبگرد بود
ولی به خدا مرد بود
یه شهر را شهربود
واسه سرد گرم بود
نماز صبح مرد بود
عاشق شبگرد بود
اما به خدا مرد بود
ای آدما
بیاید با هم کاری کنیم
سجدهاش رو کم کنیم
دردهاشو مرحم کنیم
زخمهاشو جمع کنیم
یک سیاهی کم کنیم
تا صبح که بیدار شدیم
سبد سبد گل جمع کنیم
شبگرد رو مرهم کنیم
مرد رو مرد کنیم
اگه فقط یک زباله کمتر روی زمین رها کنیم
یک رکوع یا سجده مرد نارنجی پوش کمتر میشه
سیاوش دریابار 4مهر1402
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم از لطف شما
خیلی بزرگی نمودیت | |
|
ممنونم از لطف شما
خیلی بزرگی نمودیت | |
|
تشکر
از لطف شما سپاسگذارم | |
|
ممنونم از لطف شما
خیلی بزرگی نمودیت | |
|
تشکر
از لطف شما سپاسگذارم | |
|
ممنونم از لطف شما
خیلی بزرگی نمودیت | |
|
تشکر
از لطف شما سپاسگذارم | |
|
ممنونم از لطف شما
خیلی بزرگی نمودیت | |
|
تشکر
از لطف شما سپاسگذارم | |
|
ممنونم از لطف شما
خیلی بزرگی نمودیت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.