جمعه ۲ آذر
|
آخرین اشعار ناب طاهر معین
|
ای خواستگاه آفتاب و آب و آتش
ای سرزمین سام ، سهراب و سیاوش
پیچیده در گوش فلک بانگ نکیسا
خوابش نماید باربُد هر دم مشوش
با کس نمیسازد فلک ، کو رستم زال ؟
تا آورد اندر کمند ، این اسب سرکش
جام جم جمشید ، این زرینه خاک است
سِری که اسکندر ، بباید کَرد درکش !
آب حیات اینجا به هر سر چشمه جاریست
با خضر میهن ، ساغر شاهانه درکش
ای شاه شعر نغز در دیوان افلاک !
سر دفتر کُل جهانِ آفرینش
هرگز نپاید اهرمن ، تا هست یادی
در یادها از تهمتن ، از خشم آرش
یک سو معین ، آن سوست دیو زندگانی
سر پنجهی رستم بباید این کشاکش
ماهور خوان قصههای شب ، شب آویز !
این پرده از بیداد برگردان به دلکش
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و سپاس جناب چشمه گرامی، آری بیگزند و مانا باد این تابلوی اسرار آمیز اهورایی | |
|
درود و سپاس عزیز دل و حامی هادی ، سبز و مانا بمانید . | |
|
درود و سپاس بانو پایا و پایدار بمانید . | |
|
درود و سپاس ، ماندگار مانا حضورتان . | |
|
سپاس و درود ، برقرار و استوار بمانید . | |
|
درود خسرو گرامی و همدل . سپاس از این باریکبینی و حسن نظر . آنچه (به حَسَب علاقه و ناچیز) آموختهام . بنا به فرمایش بزرگان و اندیشمندان موسیقی . همایون و ماهور از دستگاههای شاد موسیقی ایرانیاند و پرده گردانی بین آنها رایج . از آنجا که دستگاه همایون به خاطر احساس شاهانه و اشرافیاش شناخته میشود و دستگاه ماهور ریشهی مردمیتری دارد . سراینده مرغ شب را که بیداد همایون را سر کرده ، (با علم به اینکه بیداد معمولاً در اواسط اجرای دستگاه به کار گرفته میشود و پرده گردانی ناممکن یا دست کم دشوار) قبل از رسیدن به گوشه اوج عتاب میکند و او را به اصل خود میخواند (که ماهور خوان خوبیست) و گوشه دلکش (که بهترین گزینه در ماهور برای پردهگردانیست) را توصیه میکند (شاید جهت پردهگردانی به دستگاههای مردمیتر نظیر دشتی و شور) . راستش اگر این چکامه یادگار نوجوانی نبود و اکنون نگارش میشد ، شاید این بیت را یا حذف میکردم یا مینگاشتم (این پرده تا بیداد برگردان ز دلکش) یا چیزی شبیه به همین مضمون . به هر روی برگه سبزیست ناچیز تحفه درویش . | |
|
درود و سپاس و دوچندان ارادت پیشکش . | |
|
درود جناب رها ، کهن مرز (که نخستین چکامه گسیل شده به شعر ناب بود) تقدیم نگاه گرمتان نامت کهن مرزا ناموس تاریخ است خاموشی نامت کابوس تاریخ است ای شیر یال افشان سرپنجه پر قدرت کاندر پناه آن طاووس تاریخ است خورشید جاویدی بر طارک هستی تا بازتابی در فانوس تاریخ است تابوت تختی هاست تا سایه ی سیمرغ افراسیاب خصم مایوس تاریخ است این بیشه خالی هم جای شغالان نیست هر چند صد بیژن محبوس تاریخ است سهراب عزت را جانی به تن میهن نومیدی و افسوس کاووس تاریخ است فریاد رستم ها بانگ فریدونها در گوش دورانها ناقوس تاریخ است میهن معین پیرش شیریست پیل افکن هر مرغ شب بیدار ققنوس تاریخ است ای مادر میهن گهواره انسان نامت به دورانها ناموس تاریخ است | |
|
درود و سپاس فراوان و وافر
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زنده باد ایران