يکشنبه ۴ آذر
وسوسه ای عصیانگر شعری از زهرا عرب
از دفتر سپید نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ ۱۶:۲۹ شماره ثبت ۱۲۳۵۸۹
بازدید : ۶۶۴ | نظرات : ۶۹
|
|
باران عجیبی می بارد
شره می کند
ناودان کوچک کلبه ی چوبی ام
جاده ها پر می شوند
از صدای قدم هایت
باد خیس پاییزی
عطر بوی پیراهنت را
به مشامم می رساند
که مطلق نزدیک شدنت را
مژده میدهد
در این شب بی ستاره و ماه
زیر تپش سنگین ابرها
وسوسه ای عصیانگر
برای رسیدن به تو
مرا به تکاپو وا می دارد
تا از جام شراب نگاهت
جرعه ها بنوشم
چه سال ها که
با خیال چشمانت
در حسرت یک نگاه بودم
و در جاده ی طولانی فصل ها
سردی پاییزها را تکرار کردم
و به دنبال کور سوی چراغی
دستانم را به انتظار
تا انتهای جاده گشودم
باران عجیبی می بارد
.
|
|
نقدها و نظرات
|
درود جناب قنبرپور استاد بزرگوار خیلی عالی بود پنجره سبز شما.. ممنونیم از زحمتی که کشیدید سلامت و ثروتمند باشید | |
|
درود جناب مازیار گرامی سپاس نکات جالبی بود برایم در جهت تصحیح نوشته هایم سبز باشید و برقرار | |
|
درود مازیار گرامی و درود بانو عرب گرامی موفق باشید 🌺🙏 | |
|
درود بر جناب قنبرپور و بانو عرب توضیحات مفیدی بود وامیدوارم بتونیم بیاموزیم و به کار ببریم هر دو عزیز پیروز و سربلند باشید | |
|
درود وعرض ارادت خدمت برادر بزرگوارم جناب مازیار ارجمند خداذقوت بسیار عالی بهره بردیم همیشه سلامت در پناه حق باشید | |
|
درود در پاسخ به نقد و نظر حضرت عالی شعر امروز بیشتر بیان احساس به زبان عاطفی است و هر آن چه از دل بر می آید و بر زبان می نشیند تا مخاطب را چه پسند آید. اما آن چه که شعر را از نثر معمولی خارج می سازد، در وحله ی نخست، زبان ادبیت و بعد از آن بیان احساس و عاطفه است هر چند که از صور خیال و آرایه های ادبی، عاری باشد و تفاوت اساسی آن با شعر منثور و سپید شاملویی در همین است. حتماً ملاحظه فرمودید که برخی از اشعارفروغ که بیشتر نیمایی است تا سپید و هم چنین سروده های سهراب سپهری از این دسته اند و نمونه های بسیاری که حتما خوانده و شنیده اید. خصوصاً باید به این نکته توجه داشته باشید که نمود زنانگی و آنیموس درونی در شعر زنان به ویژه در شعر امروز جایگاه خاصی دارد و با نمود مردانگی و آنیمای دورنی در شعر مردان تفاوت دارد. البته که برخی سبک های جدید و در عین حال بی اساس و محتوا و نیز شاخه های متعدد شعر پس از دهه ی هفتاد شعر سپید و منثور طراز اول یعنی شاملویی را به بیراهه کشانده اند، اما نباید دور از انصاف قضاوت کرد که شعر سپید امروز در نوع و تعریف خاص خود می طلبد که این گونه نوشته های زنانه جایی در ادبیات امروز داشته باشند. بیان مسایل عادی روز و کلیشه ای بودن برخی از اصطلاحات و تعبیرات گاهی به زبان دیگر نه تنها تازگی خواهد داشت بل به طراوت نوشته نیز خواهد افزود. در پایان قطعه ای زنانه را که از نهاد آنیموسی فروغ بر می خیزد برای شما و دوستان می آورم که هیچ گونه آرایه ی ادبی و حتی صور خیال هم ندارد، به نظر شما این شعر نیست؟
نگاه که تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطرها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاج ها، ز ابرها، بلورها
با سپاس فراوان پونه .
| |
|
سلام و درود بی پایان بر دوستان شاعر و دوست داران شعر و ادب با عرض احترام به جناب مازیار به راستی چرا برخی زیبایی ها را در نوشته های دوستان در نظر نمی گیریم و همیشه سعی داریم نکات منفی و ضعف های یک شاعر را به رخ دیگران بکشیم اگر از نوشته های ما برخی لذت می برند و ما را تشویق می کنند البته که جای تقدیر و تشکر دارد، اما نباید این غرور به ما دست بدهد ک خود را در جایگاه نقد و بررسی و پیدا کردن ضعف ها و کاستی های آنان برآییم. نقد هر نوشته ای علاوه بر بیان کمی ها و کاستی ها، ذکر نکات در خور و شایسته را نیز می طلبد. تشخیص سره از ناسره کار هر نقادی نمی تواند باشد. روی سخنم نخست با خودم است. این حقیر که خود را شاعر نمی داند، اما در جایگاه مخاطب باید انصاف داد که هر نوشته ای عاری از اشکال و کاستی نیست، علاوه بر این که می تواند زیبایی های خاص خود را داشته باشد. بانو زهرا عرب در هر جایگاهی که باشند با توجه به این سروده نشان می دهد که به شعر و شاعری آگاه اند و اهل قلم و شایسته ی تقدیر. سروده ی لطیف ایشان که به قول خودشان نمود زانگی دارد، نه تنها تکراری و تقلید نیست بلکه تازه گی های خود را نیزدارد و حتی از بسیاری از عناصر ادبی و زیبایی های سخن نیز برخوردار است. با عرض پوزش از اساتید فن و اهل هنر و ادب و دوستان شاعر عزیز و صبور. کوچک ترین شما دکتر نادر مسلمی 1402/6/18 | |
|
سلام مازیار جان عزیز شب خوش خدا قوت
نقد سزاواری از شما خواندم، درباب اشعار خانم کردبچه هم دقیقا با شما همسو هستم
روح پدر بزرگوارتان شاد
| |
|
شاهزاده خانم | |
|
خانم عباسی | |
|
جناب مسلمی عزیز حرفتان به حق بود من هم احساس زیبای شعر را ستودم جز این نبوده و نیست | |
|
لاهیجی بزرگوار | |
|
خانم زند گرامی | |
|
مهرداد عزیز | |
|
جناب مسلمی عزیز بردار جان ترین | |
|
سلام و درود جناب مازیار عزیز و دوستان گران قدر امیدوارم از بیانات این حقیر رنجشی حاصل نشده باشد. شما دوست عزیز در دل ما و دوستان جای دارید و تواضع تان قابل تحسین و تقدیر. دوست دارم نوشته های این جانب را هم نقد بفرمایید تا بهره ببریم.
با سه پاس فراوان توفیق رفیق راه تان باد نادر مسلمی
| |
|
درود و خدا قوت مازیار گرامی متشکرم از مهربانی نقد و زبان صمیمانه ات بسیار به جا و منصفانه و پیش برنده بود و درود بر شاعر محترم صفحه بانو عرب عزیز موفق و مانا باشید در مهر و شعر | |
|
سلام و درود بر خانم عرب ارجمند و عزیز
یک:
آیا اساساً برایِ شعرِ سپید جنابِ شاملو مانیفستی ارائه فرمودند؟
دو:
آیا باید شعر را برای شعر سرود یا شعر را برای مخاطب؟
⬇ هر دو سؤال، فقط و فقط برای آشنایی با نگاه شماست و لا غیر
| |
|
درود جناب قنبر پور گرامی سپاس از پنجره سبز و نقد صمیمانه تان | |
|
سلام جناب لاهیجی ضمن سپاس از توجه حضرت عالی در پاسخ به دو سؤالی که ایراد فرمودید - یک: آیا اساساً برایِ شعرِ سپید جنابِ شاملو مانیفستی ارائه فرمودند؟ - در این باره می توانید به دو کتاب زیر مراجعه فرمایید: 1. زندگی و شعر احمد شاملو از ع. پاشایی 2. درباره ی هنر و ادبیات از ناصر حریری - دو: آیا باید شعر را برای شعر سرود یا شعر را برای مخاطب؟ - عبارت شعر را برای شعر، برای من مشخص نیست. اما اساساً ، تعریف کلی و هر زمانی برای شعر نادرست است. شعر و هر مقوله ای در هر دوره و زمان تعریف خاص خود را دارد و چون شرایط اجتماعی و ادبی هر دوره با سایر دوره ها در راستای پیدایش و خلق موضوع که برای عام و خاص شیئیت پیدا می کند، متفاوت است، بنابر این تعریف برای آن در دوره های بعدی وضعیت دیگری پیدا می کند و گاهی منسوخ و بی هویت می گردد. گرچه بنا به اتفاق آرای اکثریت ادیبان و محققان و اهل شعر، هنوز تعریف جامع و مانع برای شعر موضوعیت پیدا نکرده، لذا از بحث خارج می شویم. اگر منظورتان از شعر را برای شعر همان شعر بی مخاطب باشد، باید گفت که می تواند در برخی موارد این چنین باشد که شاعر از روی تفنن و گذران وقت به قولی برای دل خود شعری بگوید یا حدیث نفس کند که مخاطبی مد نظرش نباشد و برخی بر این قول اند که برعکس گاهی مخاطبان زیادی هم پیدا می کند. اما شعر و هر نوشته ای، بیان هرچه که باشد، مخاطب خاص خود را می طلبد. در دنیای امروز که هر نوشته و مطلبی را شعر می گوییم و به جای شعر، آن هم سپید امروزی، عرضه می کنیم، باید توجه داشته باشیم که با چه معیاری و به چه قیمتی این بهای سنگین را می پردازیم. تا مخاطب را چه پسند آید. و اگر منظورتان از شعر را برای شعر، رعایت قواعد و قوانین درست شعری است که صد البته باید ممیزاتی رابرای متفاوت بودن شعر با نثر قایل بود تا جوهره ی شعری و ویژگی های شعر در آن رعایت شده باشد.
زهرا عرب (پونه) .
| |
|
سلام و درود
صبح شما بهشت
هر دو کتابی که پیشنهاد فرمودید: خوانده ام همانطور که با ⬇ مشخص شد فقط سوال جهت آشنایی با نگاه مندی سرکارعالی بود!
| |
|
محمداکرمی | |
|
خانم تیر | |
|
درود خوش حال می شوم در مورد نقدتان بیش تر توضیح بفرمایید. | |
|
درود فاطمه جان سپاسگزارم از نکات ارزشمندتان پاینده باشید و سرفراز | |
|
سلام و درود جناب صدیق نیا سپاسگزارم از حضور و همراهی شما دوست عزیز از این که این نوشته مورد پسند شما واقع شد، بسیار خرسندم و امیدوارم دوستان این را به مثابه غرور و خود شیفتگی نگذارند. چرا که خود واقفم هر نوشته ای به هر گونه که باشد، اعم از نظم یا نثر (چه شعریت داشته باشد یا عاری از جوهر شعری باشد) مخاطب خود را می طلبد، حال تفاوت نمی کند که آن را از روی تلذذ یا تفنن بخواند یا به قصد نقد و بررسی. امروز و در این زمان به قول شاملوی بزرگ، نمی توان برای شعر تعریف جهان شمول ارایه داد و به قولی، به هر نگارنده ای نمی شود گفت شاعر. اما جای بسی خوش حالی است که در این دوره که بازار شعر و شاعری رونق بسیاری گرفته و جوانان دوستدار شعر و شاعری و شیفتگان هنر و ادب در این امر طبع آزمایی می کنند، نباید مانع رشد و ترقی آنان شد و چه بهتر که با راهنمایی های هوشمندانه و ماهرانه و با داشتن زمینه های آموزشی درست، آنان را به سرچشمه ی دانش و معرفت لایزال ادبیات فارسی رهنمون شد. با توکل به الطاف خداوند منان و همراهی و حمایت ادب دوستان ایران زمین. زهرا عرب (پونه) | |
|
درود و تشکر بانوی عرب👏👏✅✅🌹🌹💎💎 | |
|
سلام و درود بانو زهره ی عزیز نوش نگاهتان باد سپاسگزارم از همراهی و حضور سبزتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود