وقتی درگیرم با یه پرسش سخت و بیجواب
سیرم
از دنیایی که توش نه قهر و نه آشتیم فقط
گیرم
وقتی میخندم به حقیقت تلخ تو دلم
صد بار
اصلا یادم نیست
مثل همیشه پل زدم به فرار
.
معادلههای مجهول قلبم مونده بیجواب
نمیدونم قافیه آبه حبابه خرابه یا سراب
دریچهی باز ذهنم نشسته بازم تو مسیر باد
نمیتونم شعرای رفته از یادُ باز بیارم به یاد
قلبم پاییزی که تو حسرت شعلههای آتیشه
برگم برگی که از محبت شاخهها جدا میشه
کم کم میفهمم خیلی سخته جواب این معما که
اصلاً راهی هست واسه نجات قلبی که غمناکه
.
.مجدد قسمت کورس یا ترجیعبند
نمیتونم نمیتونم نمیتونم
زندگی اینه کم یا کاست هر آدم یه معماست یکی دلگیر یک مغرور یک مبهوت یکی شاد یکی اسیر غم باد یه لحظه امید صد لحظه افسوس چون گذشته رفته به باد
روز بیدار شب خواب زندگی قرصه و یه لیوان آب ساعت پشت ساعت ماه سال مثل گذشته مثل حال
به جای رویا فقط یه کابوس شد سهم من از این روزای رو به زوال
.
.
درود
شاید با توجه به شخصیت آرام و درونگرای بنده خواندن و ساختن چنین ترانهای از قلم من دور از انتظار باشد، منتها از آنجا که سبک راک و تمامی سرشاخههای آن جزو سبکهای محبوب بنده است، گاهاً ترانه و ملودی و تنظیمهایی با تاثیر از این حال و هوا ساختهام
این ترانه نیست تقریباً ۱۰ سال پیش ساخته و در استودیوی خانگی خوانده شده است
تصمیم گرفتم قبل از ماه محرم این ترانه را به اشتراک بگذارم
نکته مهم این است که خواندن در این سبک توانایی و قدرت بسیار میخواهد که در صدای بنده یافت نمیشود چون بنده خواننده حرفهای نیستم به همین جهت ضعفهای پیدا و پنهان این اثر را قبول دارم منتها چون از آثاریست که بنده تعلق خاطر بسیاری به آن دارم این ترانه را نیز با شما به اشتراک گذاشتم
سپاس🙏
ترانه زیبا و پر احساس بود