سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 14 بهمن 1403
    4 شعبان 1446
    • ولادت حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام، 26 هـ ق، روز جانباز
    Sunday 2 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است . نادر ابراهیمی

      يکشنبه ۱۴ بهمن

      خطرناکترین موجود

      شعری از

      ایرج ابراهیمی

      از دفتر شب بی ستاره نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۹ ۰۰:۳۹ شماره ثبت ۱۲۱۳
        بازدید : ۹۵۱   |    نظرات : ۱۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ایرج ابراهیمی
      آخرین اشعار ناب ایرج ابراهیمی

      صدایی می اید
      دلم را به لرزه می اندازد
      از تو طویله صدای ترسناکی می اید
      ترسم گرگ باشد
      برجای خود میخ کوب شده واز جای خود بلند نمی شوم
      چه احساس عجیبی است
      باهمه ی ترسم بیرون را می نگریستم
      چشمم افتاد ابوطیاره ای که اون جا بود
      فهمیدم گرگ طویله ی ما حیوان نیست
      ادم هست
      ترسم دو برابر گشت چون انسان بدتر از حیوان است
      گربه حیوان دو چوب زنی می رود ولی انسان با تو می جنگد
      وبرای بدست اوردن نیازش تو را میکشد
      بلی باور کردنش دشواراست
      گرگ دهات ما انسان است
      گرگ دهات  ما حیوان ناطق است
      اری سخت است باور کردنش
      دلم خوش بود گرروزی به دام افتادم
      انسان دیگری هست که مرا نجات دهد ولی حال می فهمم
      در این دنیا ادمها همه تنها هستند
      پس ادمها گریه کنید به حال خودتان که تازیانه نابودی خودتان را میزنید
      ازیک جا غذای خود را قطع می کنید ا ز یک جا انسان دگر را به بند می افکنید واز جای دگر
      با احداث کارخانه های دیو مانند راه نفس خود را بند می اورید
      ایا تا به حال دیده اید
      موجودی به این خطرناکی که حتی برای خودش هم ارزش قائل نیست
      گردیده اید نشانم دهید تا من هم ببینم.
      ببخشید که اگر این دلنوشته شدحرف دلم بود گفتم .

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۵ شاعر این شعر را خوانده اند

      Guest

      ،

      ایرج ابراهیمی

      ،

      محسن حامد (باران)

      ،

      حسین توسطی (حس تو)

      ،

      تبسم

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3